مدافع حقوق جوانان و دانشجو
عضو شبکه مدافعین حقوق بشر در ایران
▼
۱۳۹۶ اسفند ۷, دوشنبه
اختصاص بودجه های نجومی به مراکز مذهبی در ایران و دین گریزی جوانان
پس از ارائه لایحه بودجه سال ۹۷ موجی از اعتراضات به دلیل افزایش بودجه نهادها و سازمانهای مذهبی به راه افتاده است. حسن روحانی در حالی میزان بودجه دستکم ۴۲ نهاد وسازمان مذهبی را افزایش داده است که برای زیرساختها و امور آموزشی و آبادانی کشور در مقایسه با بودجههای مذهبی، بودجه لازم و کافی در نظر گرفته نشده است.
انتقادات عمومی اشاره مستقیم به بودجه پنج هزار و یکصدو چهل و هفت میلیارد تومانی نهادهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی دارند. ارقامی که با توجه به شفاف نبودن آنها حتی صدای خودیها را نیز در آورده است. در عین حال اختصاص این میزان از بودجه برای دستگاههای تبلیغاتی و ترویجگر مذهبی میتواند نشانگر نگرانی حکومت ایران از دینگریزی و دینستیزی قشرهای مختلف جامعه به ویژه جوانان باشد. غافل از اینکه بیش از سه دهه تبلیغات، اتفاقا نتیجهی برعکس داده است. علی خامنهای رهبر سیاسی و مذهبی نظام جمهوری اسلامی هر ساله دیدارهای متعددی با جوانان از طیفهای مختلف دارد و هر بار «جوانان» را «حامی حکومت» دانسته و مدعی شده است که «دشمنان اسلام» تلاش دارند جوانان را «اغفال» کرده واز مسیر انقلاب «منحرف» کنند. سخنان علی خامنهای همواره بر محور موضوع اسلام، انقلاب، جوانان و دشمن بوده و حتی جوانان اروپا و آمریکا را نیز در نامهای خطاب قرار داده است. اینکه جوانان اروپا و آمریکا به حرفهای سیدعلی خامنهای گوش میدهند آن هم در حالی که جوانان خود ایران از حکومت روی برگرداندهاند، ابعاد توهمات رهبری نظام را به نمایش میگذارد. تنها «فایده»ی این نامه تخصیص بودجهای هنگفت برای تبلیغات آن از راههای مختلف در خارج کشور بوده که عدهای را به نان و آب رسانده است. از دید کاربران ایرانی در فضای مجازی دلایل افزایش بودجه نهادها و سازمانهای مذهبی میتواند به موضوعاتی همچون لابیگری روحانیت با دولت، فشار بر دولت و یا در نهایت مسایل پشت پرده سیاسی باشد تا این دولت کمتر مورد حملهی محافل حکومتی قرار بگیرد. اما نباید دولت با وجود کسری بودجه، توجه ویژهای به نهادهایی دارند که قطعا از دریافت بودجهی خود در برابر دولت کوتاه نخواهند آمد.علیرضا رایگانی یکی از خداناباوران ایرانی و از مدیران گروههای اینترنتی «خداناباوران ایران» در پاسخ به این پرسش که آیا جامعه ایران به سمت دینگریزی و دلزدگی از دین میرود به کیهان لندن میگوید: «بله، جامعه ایران به شدت به سمت دینگریزی رفته است و این را بر اساس فعالیت خودم در طی ۱۰ سال در شبکههای مجازی میگویم که با وجود فیلترینگ شدید، باز تعداد افراد دینگریز و یا شکاک و دلزده از دین بیشتر میشود. در سالهای قبل از آن، چه در اجتماع و چه در فضای مجازی هر بحثی با بنمایه دین و مقدسات زیر تیغ نقد میرفت و یا حتی کوچکترین اهانت و بی احترامی که نسبت به بزرگان دین صورت میگرفت واکنشها بسیار شدید و حتی خطرناک بود ولی بعد از یک دهه به طرز چشمگیری این تعصبات کاهش یافته است .علیرضا رایگانی در خصوص بودجهی هنگفت نهادها و سازمانهای دینی میافزاید: «همه مذاهب اسلام همیشه نگران کاهش جمعیتشان بوده اند و اگر بودجهبندی و یا هزینهای اختصاص داده میشود بیشترین قسمت آن برای مقابله با تبلیغات ادیان دیگر و دگراندیشان و بیدینان است نه صرفا به خاطر تبلیغ برای ورود به تشیع چون این بخش نسبت به تقابل با غیرخودی خودشان کمتر است . این فعال تفکر خداناباوران درباره چرایی گرایش بخشی از جامعه به تفکرات خداناباوری به کیهان لندن میگوید: «در کشوری مانند ایران با سرانه مطالعهی کم، عمدهترین دلیل خداناباوری عملکرد سیاستمداران است که باعث دلزدگی افراد میشود و به نوعی دینگریزی را به دنبال میآورد. حجم بسیاری از نظرات این دسته که زیاد هم هستند در شبکههای اجتماعی قابل تامل است. تعداد اندکی هم هستند که با مطالعه و تحقیق به این تفکر رسیدهاند. همچنین در گروه اول که نام بردم تعداد کمی هستند که با مطالعه و تحقیق به خداناباوری و همچنینی به بیدینی رسیدهاند . پیمان یکی از شهروندان اهل تهران در مورد بودجه نهادها و سازمانهای مذهبی معتقد است که «یکی از دلایل این بودجه به خاطر دینگریزی است که حکومت به خوبی میداند که عقاید مذهبی مردم بسیار سست شده. همین تعداد دستگیرشدگان با اتهامات توهین به مقدسات مثال روشنی است. اما دلیل دیگری هم دارد و آن اعتراض روحانیون به حسن روحانی به دلیل فسادهای مالی اطرافیانش است که از این طریق بعضی دستگاهها فشار آوردند تا اگر حمایت نشوند آنها نیز به حسن روحانی اعتراض کنند. طی سالهای اخیر سهیل عربی، سینا دهقان، ناهید گرجی، علیرضا رایگانی و دهها جوان دیگر به اتهام ارتداد و ناخداباوری بازداشت شدند که سهیل عربی پیشتر با حکم اعدام در زندان بود که پس از مدتی این حکم لغو شد اما همچنان سینا دهقان با حکم اعدام در زندان بسر میبرد. علیرضا رایگانی و ناهید گرجی نیز که مدتی در زندان بودند با قرار وثیقه آزاد شدند که علیرضارایگانی پس از خروج از زندان به خارج از کشور رفته است. گروههای اینترنتی منتسب به تفکرات خداناباوری طی سالهای اخیر با استقبال چشمگیری روبرو بودهاند که میتوان به گروه فیسبوکی «آتئیستها و آگنوستیکها» اشاره کرد که هم اکنون نزدیک به شصت هزار عضو ایرانی دارد و این میزان از استقبال به گرایش غیردینی نشان از توجه اقشار مختلف به ویژه جوانان به تفکر خداناباوری دارد. امیر که خودش در حوزهعلمیه تحصیل کرده حالا منتقد حوزههای علمیه و معتقد است بخشی از هزینههای در نظر گرفته شده در بودجه خرج طلاب در ایران میشود. وی به کیهان لندن میگوید: طلاب حقوق بسیار کمی دارند و اگر بخواهند صرفا در حوزه دین فعالیت کنند زندگی بسیار سختی خواهند داشت از این روی نیاز هست که آنان در پژوهشکدهها کار کنند یا تامین مالی شوند و در نهایت شغلی داشته باشند که عمدتا یا وارد سیستم قضایی میشوند و یا در دیگر نهادهای مرتبط کار میکنند زیرا از طلبگی درآمدی حاصل نمیشود. از سویی دیگر بیشتر طلاب از خانوادههای فقیر و یا سنتی هستند که وارد حوزههای علمیه میشوند در نتیجه به عقیده من این میزان از بودجه کمی دور از میزان خرج شده در حوزههای علمیه است و شاید بتوان گفت اولین بار است که این همه توجه مالی به تشکیلات روحانیت شده است . امیر که مدتهاست دیگر در حوزه طلبگی فعالیت نمیکند، در ادامه میگوید: پس از اتمام تحصیل وارد دروس تخصصی نشدم زیرا در سومین ترم حضورم متوجه شدم که آنچه میخواستم در آنجا به دست نمیآورم اما تحصیلم را پایان دادم تا بتوانم وارد دانشگاه شوم . وی در پاسخ به اینکه آیا این میزان بودجه بازدهی مذهبی هم به همراه دارد یا نه، میگوید: وقتی در درون حوزهها بسیاری از طلاب به خیلی چیزها شک میکنند انتظار دارید که این بودجهها جامعه ایران را مذهبی کنند از بس دینگریزی در ایران گسترش یافته که دیگر کسی به حرف من و یا طلاب دیگر توجهی ندارد و این هم به خاطر زیرمجموعه شدن روحانیت و وابستگی آن زیر دخل حکومت است . امیر که هم اکنون لباس روحانیت به تن ندارد معتقد است که روحانیت در ایران زمانی میتواند عملکرد مثبت داشته باشد که استقلال خود را حفظ کند نه اینکه هر طلبهای با هر ساز حکومت همراه شود و از سویی دیگر تا وقتی اتهامزنی در حوزهها وجود دارد و کسی پاسخی بر شک طلاب ندارد، حوزههای علمیه به میزان سوادلازم نخواهند رسید در نتیجه این بودجهها و تلاشهای تبلیغاتی تنها دفاتر مراکز روحانیت را پر از پول میکند. به گفته امیر روحانیون به خوبی اطلاع دارند که در میان جوانان جایی ندارند و تمام قدرت خودشان را صرف این میکنند که از عقاید مذهبی ملت سوء استفاده کنند تا از این طریق به آنها نزدیک شوند که باز آن هم تنها در زمانهای خاص مثل محرم جواب میدهد و در ایام عادی اکثریت مردم دل خوشی از طلبه و روحانی جماعت ندارد. بخشی از روحانیت شیعه در ایران مخالف تفکر تلفیق دین و سیاست و دخالت دین در حکومت است. اما رهبری انقلاب ۵۷ با شعار« دیانت ما عین سیاست ما است» پیش رفته و هرگونه نقدی بر این دخالت را با مجازات و برخورد قوه قهریه همراه کرده است. طی سالهای اخیر تعدادی از مذهبیها با طرح «جدایی دین از سیاست» تلاش کردهاند حوزههایعلمیه را همراه خود کنند اما تا زمانی که به اصطلاح دینداران ستون معیشت خودرا از طریق حکومت ارتزاق میکنند هرگز تن به استقلال نخواهند داد و با تفکرات جدایی دین از سیاست همگام نخواهند شد. در عین حال، بررسی بودجه ۹۷ نشان از ارقام نجومی دارد که زنجیروار به یکدیگر مرتبط هستند و ظاهرا حسن روحانی بیش از آنکه هزینهی ترویج دین و مذهب تشیع را پرداخت کند، هزینههای جاری روحانیت شیعه را تقبل کرده از جمله بیمه، خدمات رفاهی، مسکن، حقوق ماهیانه، ورزش، تحصیل خود و خانواده آنان، سفر، آموزش دینی به طلاب، خدمات اجتماعی مختلف، تغذیه طلاب، ارتقای بینش سیاسی، در بودجه بندی پنج هزار و یکصدو چهل و هفت میلیارد تومانی مرتبط با نهادها و سازمانهای مذهبی دستکم چهارهزار و دویست و شصت و پنج میلیارد تومان به صورت مستقیم مرتبط با روحانیون شیعه در ایران است و این پرسش را ایجاد میکند که روحانیت شیعه به پاس ارائهی کدام خدمات به مردم، از دهها مرکز مرتبط با یکدیگر بودجه دریافت میکند؟!