۱۳۹۶ اردیبهشت ۷, پنجشنبه

مسئولین زندان ارومیە برای آزادی یک زندانی سیاسی کورد درخواست وثیقەای سنگین کردەاند



مسئولین زندان دریای ارومیە برای آزادی (حسین حمزەپور) درخواست وثیقە ٧٥٠ میلیون تومانی نمودەاند.
این زندانی کورد مدت ٦ ماه است کە در زندان‌ها بوکان و ارومیە نگهداری شدە و هنوز بلاتکلیف می‌باشد.
حسین حمزەپور، اواخر مهرماه سال ٩٥ همراه با دو برادر دیگرش بە نام‌های (هیمن و صابر) توسط نیروهای اطلاعاتی حکومت ایران در روستای قرەگول بوکان بازداشت شدە بود.
بە گفتە یک منبع موثق خانوادە این زندانی سیاسی کورد از پرداخت این وثیقە سنگین عاجز هستند و مسئولین زندان هم آزادی وی را مشروط بە پرداخت این مبلغ کردەاند.

عفو بین‌الملل: به‌زودی حکم اعدام یک کودک متهم در شیراز اجرا می‌شود



عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای که روز سه شنبه پنج اردیبهشت منتشر شده، اعلام کرده است؛ حکم اعدام «پیمان برنداح»، زندانی جوان محکوم به اعدام و محبوس در زندان عادل‌آباد شیراز، که در زمان بازداشت در سنین کودکی قرار داشت در ۲۰ اردیبهشت‌ماه اجرا خواهد شد.
پیمان برنداح، که اکنون ۲۲ سال دارد در مردادماه سال ۱۳۹۱ توسط شعبه ۵ دادگاه کیفری استان فارس، در ارتباط با مرگ یک نفر به ضربات چاقو در طی یک نزاع گروهی در سال ۱۳۸۹ با اتهام قتل مجرم شناخته شد و به اعدام محکوم گشت.
این زندانی جوان پس از دستگیری، به مدت طولانی در انفرادی نگهداری شد و به گفته خودش در آن دوران بارها مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
او که در زمان وقوع جرم ۱۵ سال سن داشت همواره بر بی‌گناهی خود اصرار داشته و مدعی بوده است که نوجوان دیگری ضربه‌ی مهلک چاقو را وارد کرده است. شعبه‌ی شش دیوان عالی کشور حکم اعدام او را در شهریور ١٣٩٢ تأیید کرد.
اعدام پیمان برنداح، ابتدا قرار بود در ۲۰ فروردین ۱۳۹۶ اجرا شود. صبح روز ۱۹ فروردین مسئولین زندان یک گونی روی سر او کشیدند و او را به سلول انفرادی منتقل کردند. بعدازظهر همان روز، درحالی‌که به او دستبند و پابند زده بودند به او ملاقات کابینی دادند.
پیمان برنداح، سپس به سلول انفرادی بازگردانده شد و به مدت ۴۸ ساعت آنجا بود که او آن را «وحشتناک و شبیه به مرگ تدریجی» توصیف کرده است. اعدام او در آخرین لحظات به تعویق افتاد و به خانواده‌اش فرصت داده شد که تا تاریخ ١۵ اردیبهشت مبلغ ۵۵۰ میلیون تومان پول به عنوان دیه به خانواده‌یی مقتول پرداخت کند.
روند قضایی منتهی به محکومیت پیمان برنداح، ناعادلانه بوده و بدون رعایت اصول دادرسی نوجوانان صورت گرفته است. او پس از دستگیری در مرداد ۱۳۸۹ به مدت سه ماه در یک سلول انفرادی در بازداشتگاه آگاهی شیراز بدون هیچ‌گونه تماس و دسترسی به وکیل و خانواده نگهداری شد.
او وکیلش را برای اولین بار در دادگاه ملاقات کرد و کل محاکمه او از دو جلسه‌ی کوتاه که هرکدام در حدود ۲ ساعت بود تشکیل شد. محاکمه در دادگاه بزرگسالان و بدون رعایت تضمین‌های ویژه دادرسی اطفال و نوجوانان برگزار شد. دادگاه هیچ دستوری برای تحقیقات در خصوص ادعاهای شکنجه او صادر نکرد.
از سال ۲۰۱۶ سه درخواست اعاده‌ی دادرسی پیمان برنداح بر اساس ماده ٩١ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ رد شده است. بااین‌وجود، هیچ حکم کتبی به او، خانواده یا وکیلش ابلاغ نشده است قاضی شعبه ۳۵ دیوان عالی کشور به شرحی که خانواده پیمان برنداح نقل کرده گفته است: «حکم اعدام او حکم خدا و پیغمبر است و باید انجام شود و کاری برایش نمی‌توان کرد.»

۱۳۹۶ اردیبهشت ۶, چهارشنبه

بابک نمازی: «من از دولت ایران خواهش می‌کنم قبل از اینکه برادر و پدرم در زندان بمیرند آنها را آزاد کنند»



 وکیل باقر و سیامک نمازی، دو شهروند ایرانی– آمریکایی که در بند دو-الف زندان اوین به سر می‌برند، در روز سه شنبه پنجم اردبیهشت ماه در کنفرانسی در شهر وین از دو دولت ایران و آمریکا خواست تا این دو زندانی را سریع و بدون شرط آزاد کند. جارد گنسر، وکیل باقر و سیامک نمازی از دونالد ترامپ خواست تا به قول خود عمل و برای آزادی این دو زندانی تلاش کند.
به گزارش کمپین بین المللی، جارد گنسر، وکیل سیامک و باقر نمازی به همراه بابک نمازی در آستانه مذاکرات دو کشور برای اجرای مفاد برجام به وین پایتخت اتریش سفر کرده اند تا هیات اعزامی آمریکایی را تشویق کنند تا برای آزادی این دو نفر مذاکره کنند. اقای گنسر با یادآوری توییت دونالد ترامپ در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۵ که در آن زمان کاندیدای ریاست جمهوری بود، گفت آقای ترامپ در آن زمان در مورد بازداشت باقر و سیامک نمازی گفته بود اگر من رییس‌جمهور شوم این حوادث تکرار نخواهند شد. من امیدوارم که حالا به گفته خودش عمل کند و این دو را آزاد کند.
وکیل این دو زندانی گفت او به همراه برادر موکلانش به وین محل برگزاری مذاکرات آمده است تا هیات نمایندگی آمریکا را تشویق کند در این لحظه تاریخی که با هیات ایرانی مذاکرات رودرو دارند، در مورد آزادی این دو زندانی نیز مذاکره شود.
جارد گنسر با اشاره به اینکه «قضیه نمازی‌ها تاثیر بزرگی بر روند روابط ایران و آمریکا خواهد گذاشت و وضعیت جسمی هر دو آنها به شدت وخیم شده است.» خواستار حل سریع این مساله شد.

نوید کامران از زندان اوین آزاد شد



شامگاه دوشنبه ۴ اردیبهشت ۹۶، نوید کامران با پایان محکومیت یک سال حبس از بند هشت زندان اوین آزاد شد.
لازم به یادآوری است، نوید کامران کنشگر مدنی که پیش تر نیز سابقه زندانی شدن در سال های ۸۸، ۸۹ و ۹۰ را در پرونده خود دارد، بار دیگر در پانزده شهریور سال نود و سه به همراه آرش صادقی، گلرخ ایرایی و بهنام موسیوند در محل کار خود توسط مامورین اطلاعات سپاه دستگیر و به بند دو الف سپاه واقع در زندان اوین منتقل شده و مورد بازجویی و آزار قرار گرفت. وی بعد از چند روز بازداشت، با قرار وثیقه، موقتا از زندان آزاد شد.
آقای کامران بعدا در سال نود و چهار به همراه هم پرونده ای های خود در یک دادگاه عاری از استانداردهای دادرسی عادلانه، توسط قاضی صلواتی به یک سال و نیم حبس تعزیری به اتهام “تبلیغ علیه نظام” محکوم شد که حکم صادره بعدها در دادگاه تجدید نظر، به دلیل نقص پرونده، به یک سال کاهش یافت.
این کنشگر مدنی در تاریخ ۱۳ مهرماه ۹۵ با یورش مامورین اطلاعات سپاه به محل کارش، برای گذراندن محکومیت خود دستگیر و به زندان اوین منتقل شد.

ممانعت مسئولین زندان تبریز از اعزام مرتضی مرادپور به بیمارستان



روز دوم اردیبهشت‌ماه مرتضی مرادپور در هواخوری زندان مرکزی تبریز با درد شدید در قفسه سینه و ناحیه قلب مواجه و به بهداری زندان منتقل گشت؛ بهداری زندان که مجهز به دستگاه نوار قلب نیست مشکل این زندانی را تشخیص نداده و در پی مخالفت مسئولین با انتقال وی به بیمارستان، این زندانی سیاسی با حال نامساعد مجدداً دوباره به بند منتقل گشته است.
گفتنی است، مرتضی مرادپور در سال گذشته دست به اعتصاب غذای ۶۵ روزه زده بود، و همین امر در سلامت وی تأثیر جدی داشته و نیازمند به رسیدگی‌های ویژه پزشکی است.
مرتضی مرادپور که در سال گذشته در اعتراض به عدم اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی در پرونده خود و ممانعت از دست به اعتصاب غذا زده بود، پس از ۶۵ روز اعتصاب غذا، در پاسخ به درخواست مادرش برای شکستن اعتصاب غذا و قول مساعدت مسئولین قضایی در مورد وضعیت پرونده، اعتصاب خود را متوقف کرد و از زندان آزاد شد ولی مجدداً در اسفندماه همان سال بازداشت و به زندان تبریز منتقل شد.

عیسی سحرخیز از زندان اوین آزاد شد



روز سه‌شنبه پنجم اردی‌بهشت ماه ۱۳۹۶، عیسی سحرخیز با پایان محکومیت از زندان اوین آزاد شد.عیسی سحرخیز، روزنامه‌نگار و زندانی سیاسی در دادگاه انقلاب به ۲۱ ماه زندان محکوم شده بود. این سومین حکم حبس عیسی سحرخیز در هفت سال گذشته است.گفته می شود محمد مقیسه‌ای، قاضی دادگاه انقلاب بخشی از خاطرات زندان عیسی سحرخیز به نام “کازینو سیدعلی” در زندان رجایی‌شهر را مصداق توهین به رهبر ایران دانسته است.

قرار است مورخ بیستم ماه جاری، دادگاه جدیدی برای این روزنامه‌نگار و فعال سیاسی برگزار شود.

۱۳۹۶ اردیبهشت ۳, یکشنبه

ضرب و شتم زندانیان معترض تا حد مرگ با دستور داریوش امیریان در آخرین روز کاری وی


امروز آخرین روز کاری داریوش امیریان مدیر داخلی زندان رجایی شهر بود.
به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام ؛پیش از ظهر روز شنبه ۲ اردیبهشت ماه ؛ همزمان با ملاقات زندانیان بند ۱ و ۱۰ زندان رجایی شهر با خانواده های شان در ابتدا درگیری فیزیکی بین زندانیان بهروز حسینی ؛عباس یوزچی با مسئول بند یک علی اخلاقی در دفتر کار وی روی داد.
در پی فحاشی علی اخلاقی رئیس بند یک ؛ یکی از زندانیان به نام عباس یوزچی با وی درگیر شد که در ادامه با دخالت داریوش امیریان مدیر داخلی زندان و اخلاقی این چند زندانی را به سالن یک بند یک انتقال دادند.داریوش امیریان و علی اخلاقی تعدادی از زندانیان شرور بند یک را فراخوانده و دستور دادند که عباس یوزچی؛بهروز حسینی و چند زندانی دیگر را مورد ضرب و جرح قرار بدهند. بقیه زندانبانان نیز هیچ دخالتی در این میان نکرده و اجازه دادند که این چند زندانی تا حد مرگ کتک بخورند.
این واقعه در آخرین روز کاری امیریان روی داد. وضعیت به حدی اسفباربود که حتی محمد مردانی رئیس زندان به داریوش امیریان در بهداری زندان به شدت اعتراض کرد که بالاخره آخرش کار خود را کردی!!
در این ضرب و جرح سه تن از زندانیان بند یک عباس یوسفی؛ماشأالله و بهروز حسینی با وضعیت وخیم ؛ در اثر ضرب و جرح شدید به بیمارستان خارج از زندان اعزام شدند.
گفته می شود حال یکی از زندانیان به نام عباس یوسفی بسیار وخیم بوده و بیم این وجود دارد که جان خود را از دست بدهد. حتی شایعاتی مبنی بر مرگ وی وجود دارد.
این درگیری و دیگر درگیری ها نشان از آن دارد که خشونت بی حد و حصر در زندان رجایی شهر حکم فرماست و زندانیان هیچ امنیت جانی ندارند.

۱۳۹۶ اردیبهشت ۲, شنبه

دلنوشته مادر امیر ارشد تاج میر



مادر امیر ارشد تاجمیر، از جانباختگان راه آزادى ایران،در سال ۸۸  ٬در یک نامه اعتراضی در رابطه با انتخابات در فیس بوک خود نوشت:
“براى فرزند مبارزم. امیر ارشد تاج میر
می دانی دلم می خواهد به عنوان یک انسان عاقل و بالغ برای تعیین و تضمین آینده ی وطنی که دوستش دارم، رای بدهم
اما خنده ام می گیرد. خنده ای تلخ. چون زهر مار به چه کسی رای بدهم؟
همه را می شناسم. ۳۸ سال است همین ها سرنوشت و آینده ی ایران و ایرانی را به آتش کشیده اند.
۳۸ سال است همین ها می زنند، زندان و شکنجه می کنند و می کشند.
۳۸ سال است گرسنه و تشنه ی یک مثقال عدالت، آزادی و امنیت چشمهای مان به دستهای شان است، همان دستهایی که گدای مان پروراندند. ۳۸ سال است فقط گریه و مرگ را می شناسیم و از شادی بی خبریم. دلم می خواهد رای بدهم اما خنده ام می گیرد، خنده ای تلخ چون زهر مار
به چه کسی رای بدهم ؟ که دستانش خونین نباشد. به چه کسی رای بدهم ؟ که ثروت و نان فرزندانم ( همان بیت المال ) را بیت الوجود خود و خانواده نکرده باشد؟
حال و هوای این روزها، سرشار شعارهای زیبای ملی گرایی عدالت،آزادی، کار، شادی و بهداشت است.
همان شعارهایی که بی شماری را برای ابراز و اظهارش حلق آویز و از زندگی ساقط کردند.
من هرگز رای نخواهم داد. رای من، یعنی رضایت از قتل فرزندانم، در عنفوان جوانی و نهایت بی گناهی.
رای من یعنی، نابودی آذربایجان و کردستان و اهواز با مسئو لینی بی مسئو لیت.
رای من یعنی، مردن خاموش نرگس محمدی، آرش صادقی، گلرخ ایرایی، آتنا دایمی، امید علی شناس، امیر امیر قلی
زینب جلالیان، سعید شیرزاد، اسماعیل عبدی، یوسف عمادی، عیسی سحر خیز، احمد رضا جلالی و عبد الفتاح سلطانی و …………. در سلولهای تاریک جمهوری اسلامی
رای من یعنی، خندیدن به گریه ها و ضجه های مادرانی که همین روزها، جوانانشان را حلق آویز می کنند.
من هرگز رای نخواهم داد.”»

۱۳۹۶ اردیبهشت ۱, جمعه

ادامه اعتصاب غذای عمر فرهنگ در زندان اردبیل



به گزارش کانون حقوق بشر،زندانی سیاسی عمر فرهنگ ؛نیازمند جراحی فوری و محروم از رسيدگى پزشکی در زندان اردبیل در تبعید است. 
عمر فرهنگ هم اکنون در اعتراض به عدم رسیدگی درمانی و با خواسته اعزام به بیمارستان جهت جراحی پزشکی شش روز است که در اعتصاب غذاست. 

١٢ کشتە و ١١ زخمی سهم کولبران کورد در فروردین ماه




با استناد بە آمار بە ثبت رسیدە در مرکز آمار (هەنگاو)، طی ماه گذشتە (فروردین ماه)، حداقل ١٢ کولبر و کاسبکار کورد کشتە و ١١ کولبر و کاسبکار نیز زخمی شدەاند.برپایە این گزارش، ٤ مورد کولبران و کاسبکارانی کە جانشان را از دست دادەاند بە دلیل ریزش بهمن، ٤ کولبر بە دلیل شلیک مستقیم نیروهای حکومت ایران، ٣ کولبر بە دلیل سقوط از کوه و ١ کولبر نیز بە دلیل غرق شدن در رودخانە جانشان را از دست دادەاند. 
همچنین ١١ کولبر زخمی شدەاند کە ١٠ مورد با شلیک مستقیم نیروهای حکومت ایران و ١ مورد بە دلیل سرمازدگی بە بیمارستان منتقل شدە است.
در ماه گذشتە در شهرهای سردشت و شنو (اشنویە) ٣٣ اسب کولبران و کاسبکاران کورد توسط نیروهای ایران کشتە شدەاند و همچنین در سە مورد اجناس کولبران کورد پس از ضبط بە آتش کشیدە شدە است.
هویت کولبران و کاسبکاران کشتە و زخمی شدە در مرکز آمار (هەنگاو) موجود می‌باشد.

انتقال هنگامه شهیدی به بند ۲۴۱ زندان اوین



هنگامه شهیدی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی، طی روزهای اخیر از بند ۲۰۹ زندان اوین به بند ۲۴۱ این زندان منتقل شده است.
به گزارش حقوق بشر در ایران، هنگامه شهیدی روز پنجشنبه ۳۱ فروردین‌ماه با خانواده خود ملاقات داشته و اعلام کرده که چندی پیش از بند ۲۰۹ به بند ۲۴۱ زندان اوین انتقال یافته است و همچنان در اعتصاب غذا به سر می‌برد.
هنگامه شهیدی پس از دستگیری در ۱۹ اسفندماه ۹۵، در اعتراض به بازداشت غیرقانونی خود در زندان اوین دست به اعتصاب غذا و دارو زده و طی این مدت به دلیل وخامت حال بارها به بهداری زندان اوین منتقل شده است.
گفتنی است که با توجه اینکه این روزنامه‌نگار از ناراحتی قلبی نیز رنج می‌برد، نگرانی‌ها در خصوص وضعیت وی افزایش یافته است.
این روزنامه‌نگار پیش‌تر در پیامی از زندان اوین اعلام کرد: “در پایان روز بازداشتم یا در خانه‌ام هستم یا در غسلخانه و اگر چنین باشد مسبب این امر رییس‌جمهور، اداره اطلاعات، دادستان و قوه قضاییه است.”
شایان ذکر است، پرونده هنگامه شهیدی در شعبه دوم دادسرای رسانه است و مسئولین قضایی در مراجعه‌ی وکیل این روزنامه‌نگار به دادسرا اتهام وی را امنیتی عنوان کرده‌اند.
در هفته‌های گذشته گزارشگران بدون مرز (RSF) در بیانیه‌ای با اشاره به بازداشت هنگامه شهیدی و تعداد کثیری از روزنامه‌نگاران در آستانه نوروز، بار دیگر سرکوب و فشار بر روزنامه‌نگاران را محکوم و خواهان آزادی بدون قید و شرط همه روزنامه‌نگاران و شهروند خبرنگاران زندانی شد.
هنگامه شهیدی، روزنامه‌نگار، عضو حزب اعتماد ملی، مشاور مهدی کروبی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بود. او روز ۹ تیرماه ۸۸ و در جریان بازداشت‌های پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران بازداشت شد و به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، اخلال در نظم عمومی و اهانت به ریاست جمهوری وقت (محمود احمدی‌نژاد) در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به شش سال حبس» محکوم شد. این حکم در تاریخ شش اسفندماه ۸۸ در دادگاه تجدیدنظر تأیید شد. خانم شهیدی اما به دلیل بیماری قلبی اواخر خردادماه ۱۳۹۱ با قرار وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی به مرخصی پزشکی آمد و در مهرماه ۱۳۹۲ با پذیرش آزادی مشروط توسط دادگاه، محکومیتش پایان یافت.

۱۳۹۶ فروردین ۳۰, چهارشنبه

اجرای حکم اعدام مهدی بهلولی متوقف شد



سازمان عفو بین‌الملل اعلام کرد: «اجرای حکم اعدام مهدی بهلولی که قرار بود روز چهارشنبه ۳۰ فروردین‌ماه در زندان رجایی شهر صورت بگیرد، متوقف شده است.»
این زندانی طی هفته جاری جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شده بود.
مهدی بهلولی ۱۵ سال اخیر را با حکم اعدام در زندان سپری کرده است.
این زندانی به علت قتل با چاقو محاکمه شده و در زمان ارتکاب جرم کمتر از هیجده سال سن داشته است.
طبق ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی، هرگاه افراد کمتر از هیجده سال، ماهیت جرم انجام‌شده و یا حرمت آن را درک نکنند و یا در رشد و کمال عقل آنان شبهه وجود داشته باشد، به قصاص محکوم نمی‌شوند.
سازمان عفو بین‌الملل ضمن «ناعادلانه خواندن دادگاه وی بدون حضور وکیل» و اشاره به اینکه اعتراف به قتل در حین بازجویی در پلیس آگاهی و زیر شکنجه بوده است، خواستار توقف بلادرنگ این احکام شده است.
سازمان عفو بین‌الملل پیش‌تر بارها از صدور حکم اعدام در ایران برای افرادی که زیر سن قانونی مرتکب قتل می‌شوند، انتقاد کرده است. ایران این انتقادها را رد می‌کند.

حکم اعدام «محسن بابایی» سحرگاه امروز اجرا شد



سحبانیوز، محسن بابایی، زندانی زندان رجایی‌شهر کرج، برای اجرای حکم اعدام به اتهام «قتل» در سلول انفرادی به سر می‌برد و قرار است سحرگاه چهارشنبه ۳۰ فروردین‌ماه حکم اعدام او اجرا شد.
محسن بابایی ۳۱ساله از سه سال پیش به اتهام قتل در زندان رجایی‌شهر کرج به سر می‌برد و قرار است  چهارشنبه ۳۰ فروردین‌ماه به دار آویخته شد.
او چند سال پیش در محل کار با همکار ۶۳ساله خود بر سر «حساب‌های شرکت» درگیری لفظی پیدا می‌کند. سپس در پی یک درگیری لحظه‌ای، مقتول تعادل خود را از دست می‌دهد و سرش به میز خورده و دچار خون‌ریزی مغزی می‌شود.
خانواده مقتول تا کنون رضایت نداده‌اند و محسن بابایی از چند روز پیش برای اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شده است.
به گفته منابع مطلع حکم اعدام این زندانی قرار است ساعت ۵ بامداد فردا اجرا شود.
محسن بابایی دارای مدرک لیسانس در رشته حسابداری است و همسرش از بیماری ام.اس رنج می‌برد.

۱۳۹۶ فروردین ۲۸, دوشنبه

درخواست کمک مادر زندانی سیاسی آتنا دائمی از مجامع بین المللی و حقوق بشری


مادر آتنا دائمی با نوشتن نامه ای خطاب به مجامع حقوق بشری خواستار رساندن صدای آتنا دائمی گردید.
آتنا دائمی مدافع حقوق بشر محبوس در بند زنان زندان اوین در اعتراض به محکومیت خواهرانش انسیه و هانیه دائمی و درپی بی توجهی به خواسته‌اش از روز شنبه ۱۹ فروردین دست به اعتصاب غذا زده است.
اعتراض آتنا دائمی نسبت به محکومیت خواهرانش به حبس تعلیقی با درخواست «اعلام و ابلاغ برائت خواهرانش» و هم‌چنین «استرداد کفالت ضبط شده» است.
مادر آتنا دائمی خطاب ه مجامع حقوق بشری چنین می نویسد :
بعد از ملاقات دیروز بی تاب تر و بی قرارتر شدم. فکر می کردم به داد دخترم می رسند فکر می کردم الان که وقت ادعاها و وعده های آبادی و سامان دادن این مملکت است صدای آتنایم را می شنوند!!!
صدای آتنایم را می شنوند که هوش و حواس جوانیش زندگی کودکان کار و خیابان بود و در سر پرشور جوانیش سودای بهبود زندگی کودکان کار را داشت حتی با دستهای خالیش.
صدای آتنایم را می شنوند که غمش،غم کودکی که زیر تیغ اعدام است و شادیش شادی جوانی که نجات یافته بود از چوبه ی دار به بهانه ی جرم مواد مخدر.
صدای آتنایم را می شنوند که تپش قلبش با کوبانی و مقاومتشان و مشتش کوبنده علیه کشتار و بی رحمی و جنایت داعش و داعشیان.
صدای آتنایم را می شنوند که می خواهد ابتدایی ترین حقوق یک شهروند و اینجا زنان برای انتخاب پوشش را به رسمیت بشناسند.
اما نخیر خبری از مسئولین نیست بیش از اینها سرشان گرم شعارهای تبلیغاتیشان هست و صدای من مادر نگران و پدر غمگین آتنا را نمی شنوند پس رو به همه ی دنیا رو به همه ی مجامع بین الملی و نهادهای حقوق کودکان و حقوق زنان و حقوق بشر و همه ی رسانه ها که صدای آتنای من باشید. مدام در گوشم نخوانید که الان بخاطر انتخابات زمان مناسبی نیست! جان دخترم در خطر است صدای دخترم باشید که سکوت در مقابل اعتصاب آتنا بخاطر اعلام برائت حکم بی دلیل قضایی از خواهرانش، ظلم در حق من است.

با داشتن حجم عظيمى از توليد زباله،مديران و شهروندان هيچكدام قادر به مقابله با اين بحران نيستند


با پایان یافتن سفرهای نوروزی امسال، باز هم این جا و آن جا بحث درباره گستردگی تولید زباله، بویژه در مناطق تراکم مسافران نوروزی بالا گرفت.

 با این حال بنظر می رسد که تولید زباله در کشور، گرچه با وقایعی همچون مسافرت های نوروزی شدت بیشتری میگیرد، ولی پدیده سخت جانی است که سالهاست با سماجت به حیات خود ادامه می دهد و به آلودگی های زیست محیطی می افزاید.
سازمان دهیاری ها و شهرداری های کشور آخرین رقم تولید زباله در ایران را سالانه ۲۰ میلیون تن برآورد کرده است. رقمی که بنظر می رسد در مقایسه با تولیدات مشابه، در کشورهای دیگر جهان، متاسفانه ایران را در ردیف بسیار بالائی قرار می دهد.
علاوه بر این گفته می شود که در صد قابل توجهی از آنچه به زباله تبدیل می شوند، مواد غذائی هستند، بطوریکه یک ارزیابی در این زمینه مدعی است که ۳۵ درصد تولیدات کشاورزی کشور روانه زباله دانها می شوند.
علاوه بر کوشش بقصد اجتناب از تولید انبوه زباله، موضوع بازیافت زباله ها هم مشکلی است که بنظر می رسد در ایران با موفقیت چندانی روبرو نیست. چرا که مدیران شهری قادر نبوده اند تا با آموزش وسیع شهروندان و سازماندهی مناسب ، به سطح مطلوبی از بازیافت زباله ها دست یابند.
در گفتگوئی با آرزو میرزاخانی، روزنامه نگار مسائل محیط زیست در تهران، با وی درباره سخت جانی پدیده زباله ها در کشور صحبت کردیم.
او که ابتدا شهروندان را به مصرف گرائی زیاده روانه متهم می کند در عین حال عقیده دارد که شاید در سالیان گذشته آنچنان که باید و شاید مدیریت مناسبی هم در شهرهای بزرگ کشور، بویژه در تهران، برای مدیریت پسماندها وجود نداشته است.
بروایت آرزو میرزاخانی در تهران دو برابر نورم سالانه جهانی ما پسماند تولید می کنیم. اما برای مقابله با این حجم تولید ما در تهران فقط یک زباله سوز داریم که روزانه ۲۵۰ تن زباله را می تواند به انرژی برقی تبدیل کند. این البته با توجه به تولید ۷۵۰۰ تن پسماند روزانه که در تهران تولید می شود، رقم ناچیزی است.
خانم میرزا خانی توضیح می دهد که باقی مانده پسماندهائی که در تهران تولید می شوند در منطقه کهریزک و آراد کوه دفع می شوند که همین کار مشکلات بسیار زیادی تولید می کند. بویژه که در سال گذشته دریاچه ای از شیرآبه در منطقه آراد کوه ایجاد شد که انعکاس وسیعی در رسانه ها داشت. میرزاخانی از بازدید یک ماه پیش خود از این دریاچه یاد می کند که البته تا حدودی خشک شده بود. تعدادی درخت هم در این منطقه کاشته اند... اما با این حال باز هم بوی نامطبوعی که ایجاد کرده بود و آلودگی های زیست محیطی که به همین دلیل بوجود آمده بودند بسیار آزار دهنده بود.
میرزاخانی درباره نقش مردم در تفکیک اولیه زباله، از آن بعنوان یک پروژه شکست خورده یاد می کند و علل شکست را به عواملی مانند فقدان فرهنگ سازی و نداشتن آموزش نسبت می دهد.
او اضافه می کند اگر هم در مبداً، زباله ها می توانستند تفکیک شوند، خودروهای حمل زباله قادر به جدا سازی پسماندها نیستند.
به این گفتگو گوش کنید.

انتقال ۱۱ زندانی به سلول انفرادی جهت اجرای حکم اعدام در کرج



حقوق بشر ایران، ۲۸ فروردین ماه ۱۳۹۶: یازده زندانی در زندان رجایی شهر کرج جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدند.
بنابه اطلاع سازمان حقوق بشر ایران، صبح روز یک‌شنبه ۲۷ فروردین ماه ۱۱ زندانی در زندان رجایی شهر کرج که عمدتاً با اتهام قتل عمد به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده‌اند به سلول انفرادی منتقل شدند تا حکم اعدام در مورد ایشان اجرا شود.
هویت سه تن از این زندانیان عبارت است از: "فرزاد قهرمان" و  "مهدی بهلولی" از بند ۱ و "وحید سیلانی" از بند ۴ .
یک منبع مطلع به سازمان حقوق بشر ایران گفت: "معمولاً روز چهارشنبه احکام اعدام در رجایی شهر اجرا می‌شوند و احکام این یازده نفر هم احتمالاً در همین روز اجرا خواهد شد."

۱۳۹۶ فروردین ۲۷, یکشنبه

کشته و مفقود شدن بیش از ۴٠ نفر در سیلاب‌های اخیر غرب کشور



 ریزش‌های بی‌وقفه باران طی روزهای اخیرموجب جاری شدن سیلاب در نقاط مختلف غرب کشور شد که طی آن تعداد زیادی از شهروندان کشته یامفقودشدند.

بنابر اخبار منتشر شده، روز جمعه ٢۵ فروردین، ریزش بی‌وقفه باران در شهرهای متعدد ایران، جاری شدن سیلاب و نهایتا کشته و مفقود شدن تعداد زیادی از شهروندان را در پی داشت.
آژانس خبررسانی “ایسنا” بنابر گفته مسئول سازمان مدیریت بحران ایران اعلام کرد، که تا کنون آمار جانباختگان سیلاب روزهای اخیر در آذربایجان غربی و شرقی و نیز سنندج به ۴١ نفر رسیده است که ٧ نفر نیز تا کنون سرنوشت نامعلومی دارند.
اسماعیل نجار در همین باره افزود: تا کنون جسد ۶ شهروند در شهر آذرشهر آذربایجان شرقی پیدا شده است که با این حساب تعداد کشتەها در این شهر به ١٨ نفر می‌رسد.
همچنین جاری شدن سیلاب در شهرهای مختلف کوردستان، کشته و مفقود شدن ١٠ نفر را در پی داشته است که آژانس کُردپا اسامی و عکس‌های جانباختگان این واقعه را طی خبری منتشر کرده است.
در همین راستا مدیر کل “راهداری” آذربایجان غربی اعلام کرد که: راه‌های ارتباطی شهرستان‌های “اشنویه” و “پیرانشهر” با خسارتی بیش از ٢۵٠ میلیارد ریال روبرو شدەاند و بخش کشاورزی نیز با ضرری بالغ بر ١۵٠٠میلیارد ریال مواجه می‌باشد.
تا کنون نهادهای حکومتی و مسئول، هیچ گونه آمار دقیقی در رابطه با میزان خسارت وارده ناشی از سیلاب‌های اخیر در غرب کشور را اعلام نکردەاند.

دستگیری بیش از ۳۰ پسر همجنسگرا در اصفهان


پنجشنبه شب هفته گذشته نیروی انتظامی اصفهان با حمله و شلیک تیر هوایی به یک میهمانی دوستانه در باغ بهادران اصفهان، نزدیک به چهل پسر را بازداشت کرد. گفته می‌شود میهمانان این میهمانی شبانه همجنسگرایان مرد بودند و تنها دو سه نفر از افراد حاضر توانستند از دست ماموران فرار کنند
از آنجا که برخی حاضرین آرایش کرده بودند،خانواده آنها نگران اتهامات سنگین برای فرزندانشان هستند


بنا بر گزارش‌های دریافتی  بازداشت شدگان را به اتهام لواط، مشروب‌خواری و مصرف مواد روانگردان به زندان دستگرد منتقل کردند و قرار است متهمان را برای تست رابطه جنسی، به پزشکی قانونی بفرستند!
افرادی که از دست ماموران موفق به فرار شده اند ضمن رد این اتهامات گفتند تنها یک میهمانی بود، و دوستان و خانواده‌های دستگیرشدگان از این بابت بسیار نگران هستند.
از طرفی خانواده بسیاری از این افراد از همجنسگرا بودن فرزند خود بی خبر بودند و به همین دلیل فشار روحی زیادی به آنها وارد شده است.
روز شنبه برابر ۲۶ فروردین ۹۶ قاضی کشیک به محل اعزام کردند و افراد را به زندان دستگرد اصفهان منتقل نموده و برای تعدادی قرار وثیقه های سنگین صادر کردند و هم اکنون خانواده های تعدادی در پی فراهم کردن وثیقه هستند و از سرنوشت و حکم باقی افراد خبری در دست نیست.
لازم به ذکر است که سن افراد حاضر در این میهمانی ۱۶ تا ۲۷ سال بوده است.
بازداشت شدگان هم با اطلاع پیدا کردن خانواده آنها از موضوع دگرباش بودن این افراد حال با خطر طرد شدن توسط خانواده ها هم روبه رو هستند.
#همجنسگرایی_جرم_نیست
جنبش رنگین کمان

۱۳۹۶ فروردین ۲۰, یکشنبه

یک زندانی در زندان پارسیلون خرم آباد اعدام شد



خبرگزاری هرانا – سحرگاه روز جاری یک زندانی با اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر در زندان پارسیلون خرم آباد اعدام شد. یک زندانی دیگر با اتهام و حکم مشابه، همراه وی به سلول انفرادی منتقل شده بود که با توقف حکم به بند مربوط بازگشت.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سحرگاه امروز شنبه ۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۶، حکم اعدام یک زندانی به نام “مازیار گراوند” که روز گذشته به سلول انفرادی منتقل شده بود، در زندان پارسیلون خرم آباد اجرا شد.
مازیار گراوند اهل شهرستان کوهدشت واقع در استان لرستان به اتهام حمل و نگهداری “سه کیلو گرم هرویین” به اعدام محکوم شده بود. وی که متاهل و دارای یک فرزند ۳۳ ساله است از سه سال پیش در زندان به سر می برد.
مرتضی سنایی اهل شهر شیراز واقع در استان فارس نیز با حکم اعدام به اتهام حمل و نگهداری “هشتصد گرم هرویین” روز گذشته به سلول انفرادی منتقل شده بود اما با توقف اجرای حکم امروز به بند مربوط بازگشت.

گفتنی است که در روزهای گذشته طی تماس تلفنی از سوی مسئولین زندان پارسیلون خرم آباد، خانواده زندانی محکوم به اعدام “مازیار گراوند” جهت آخرین ملاقات قبل از اعدام به زندان فراخوانده شدند. از امکان آخرین ملاقات آقای سنایی اطلاعی در دست نیست.

لازم به یادآوری است نمایندگان مجلس پیش تر از قوه قضاییه خواسته بودند تا زمان پایان این بررسی از اعدام دست کم ۵ هزار زندانی محکوم به اعدام در رابطه با مواد مخدر خودداری کند با اینحال قوه قضاییه در عمل به این خواسته بی اعتنایی پیشه کرده است.
اعدام این زندانی تا لحظه تنظیم این گزارش از سوی رسانه‌های رسمی اطلاع رسانی نشده است.

۱۳۹۶ فروردین ۱۲, شنبه

پنج شهروند بهایی بازداشت‌شده در زندان اصفهان نگهداری می‌شوند

به گزارش تارنگارحقوق بشردرایران ، پنج شهروند بهایی به نام‌های احسان اشتیاق، عنایت نعیمی، فرزاد همایونی، سروش پزشکی و سهراب نقی پور که صبح روز هشتم فروردین‌ماه در منازلشان بازداشت‌شده‌اند، هم‌اکنون در زندان اصفهان به سر می‌برند.
 سیمین فهندژ، سخنگوی جامعه جهانی بهاییان در ژنو به کمپین بین المللی گفت: «ما متاسفانه هنوز اطلاعی از نهاد بازداشت کننده آنها نداریم. همین طور نمی‌دانیم به چه اتهاماتی آنها دستگیر شده‌اند. فقط می‌دانیم در زمان بازداشت حکم بازرسی و بازداشت را اگر هم داشته‌اند به بازداشت‌شدگان نشان نداده‌اند.» همچنین خانم فهندژ گفت ماموران پس از ورود به منزل این پنج نفر، در ابتدا خانه را تفتیش و برخی از وسایل شخصی را به همراه آنها با خود برده اند. یک منبع مطلع نیز گفت که این پنج بهایی به زندان اصفهان منتقل شده‌اند اما از وضعیت آنها اطلاعی تاکنون در دست نیست.

علیرغم اظهارات حسن روحانی، رییس جمهور ایران در مورد آزادی اقلیت‌های مذهبی در طی نزدیک به چهار سال گذشته دهها بهایی به اتهامات مختلف بازداشت و محکوم شده‌اند و همچنین دهها دانشجو بهایی به دلیل اعتقاد به مذهب بهاییت از دانشگاه های ایران اخراج شده‌اند. در برخی از موارد محل کسب و کارشان پلمب شده است.

جامعه جهانی بهایی در روز ۱۶ شهریور ماه ۱۳۹۵ طی نامه‌ای سرگشاده به حسن روحانی، رییس جمهور ایران، از او خواست تا به«سرکوب اقتصادی بهاییان» در ایران خاتمه دهد. در این نامه ضمن تاکید براینکه تهاجم شدید اقتصادی علیه شهروندان بهایی «سیاست عمدی» دولت ایران است، به اخراج کارمندان بهایی از بخش های دولتی، محدودیتهای متعدد برای آنان در بخش خصوصی، محرومیت شان از طیف گسترده‌ای از حرفه‌ها و مشاغل با دست‌آویز «نجس» بودن آنان، مصادرۀ اموال، اذیت و آزار صاحبان مشاغل و بستن مغازه‌ها اشاره شده و در نهایت از حسن روحانی رییس جمهور ایران خواسته شده است تا با فوریت به وضعیت بهائیان رسیدگی کند و شرایطی فراهم کند تا موانع موجود در مورد کسب و کار بهاییان برداشته شود.

سخنگوی جامعه جهانی بهایی در بهمن ماه ۱۳۹۴ با انتقاد از افزایش فشار بر روی جامعه بهاییان در دولت حسن روحانی گفت:‌ «در حال حاضر ما بیش از ۸۰ نفر بهایی در زندان های ایران داریم. متاسفانه از زمان تشکیل دولت آقای روحانی تاکنون یعنی طی دو سال بسیاری از بهاییان دستگیر شدند، گورستان‌های زیادی از بهاییان تخریب شد و جوانان بهایی که حتی با رتبه بالا در کنکور قبول شدند به دلیل بهایی بودن‌شان نتوانستند تحصیل کنند. حالا هم به ۲۴ نفر شهروند بهایی چنین حکم‌های طولانی داده‌اند.»

پیش از این خانم فهندژ همچنین در اعتراض به بازداشت ها و بی احترامی ها به جامعه بهایی در ایران گفته بود: «جمهوری اسلامی الآن ۳۷ سال است که از هر شیوه‌ای برای تفرقه و جدایی انداختن بین جامعه بهائی و دیگران استفاده کرده است. یکی از این روش‌ها روا داشتن اتهامات، اطلاعات و سخنان نادرست و بی‌اساس در رسانه‌های عمومی است. هر بار که یک شخص شناخته شده به حمایت از جامعه بهائی برخاسته، رسانه‌های دولتی او را هم مورد حمله قرار داده‌اند و اقدامش را ضددولتی و ضداسلامی خوانده‌اند. اما نکته‌ای که مهم است این است که تمام مرزهایی که جمهوری اسلامی سعی کرده در این سال‌ها بین بهائیان و گروه‌های دیگر ایجاد کند در بسیاری از مواقع در زندان‌های خود جمهوری اسلامی شکسته شد.»

صادق آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه ایران نیز روز دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، بهاییت را «مجعول و ساخته اجانب و استعمارگران» دانست و با طرح این ادعا که «سران بهاییت با کشورهای بیگانه اتصال دارند و از آنها دستورات امنیتی می‌گیرند.»

آیت‌الله محمد موسوی بجنوردی، یکی از اعضای سابق شورای عالی قضایی در زمان آیت الله خمینی بسیار فراتر از این حرف ها رفت و در گفتگویی به خبرگزاری فارس در آذر ماه ۱۳۹۳ حتی حق شهروندی بهاییان را در ایران زیر سوال برد: «هیچوقت ما نمی‌گوییم بهایی حق تحصیل آزاد دارد، اصلا حقوق شهروندی ندارد.» او تصریح کرد «مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان از حق شهروندی برخوردارند. در مجلس نماینده دارند، زیرا ادیان ابراهیمی هستند و ما با آنها تعامل داریم و نمایندگان آنها با ما دوست هستند.»

مرگ تدریجی آرش صادقی در سایه محرومیت از خدمات پزشکی؛ گزارشی از آخرین وضعیت



خبرگزاری هرانا – آرش صادقی کنشگر زندانی در بند ۳۵۰ زندان اوین هم‌چنان از اعزام به بیمارستان محروم است. ترشح برخی آنزیم ها باعث ناتوانی در هضم غذا برای او شده و همینطور چسبندگی روده شرایط او را بدتر کرده است. یکی از کلیه های او تقریبا کارآیی خود را از دست داده و ناحیه قلب نیز دچار تحلیل رفتگی ماهیچه ها شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آرش صادقی زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین همچنان در وضعیت وخیم جسمانی به سر می‌برد.
یک منبع نزدیک به آقای صادقی در مورد آخرین وضعیت این زندانی بیمار به گزارشگر این خبرگزاری توضیح داد: “معده وی روز به روز وضعیتش وخیم تر میشود و تقریبا هرروز دچار حالت تهوع است و نمی‌تواند غذا های جامد را هضم کند. به گفته پزشکان دلیل این امر عدم ترشح برخی آنزیم ها عنوان شده. همچنین روده آرش دچار چسبندگی است که شرایط جسمانی او را بدتر کرده است.”

این منبع آگاه در ادامه افزود: “وضعیت قلب و ریه و کلیه او نیز بسیار نامساعد گزارش شده، ماهیچه های قلب تحلیل رفته. آرش مبتلا به آسم شده و عفونت ریه هایش پیشرفت داشته. تقریبا یکی از کلیه های خود را از دست داده است.”

منبع نزدیک به این زندانی سیاسی در پایان تاکید کرد: “بهداری داخل زندان به دلیل عدم وجود امکانات درمانی کافی قادر به درمان آرش صادقی نیست وتا بحال چندین مرتبه برای وی دستور انتقال و بستری در بیمارستان صادر شده اما ضابطین پرونده اجازه این کار نمی‌دهند و چندی قبل او را تهدید کرده اند که به خاطر اعتصاب غذا ها و نامه هایش و شکایت از قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران نمی‌گذارند زنده از زندان بیرون برود.”
آرش صادقی فعال سابق دانشجوی، فعال حقوق بشر و دانشجوی اخراجی دانشگاه علامه طباطبایی تهران به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی، توهین به رهبری، فعالیت تبلیغی علیه نظام و نشر اکاذیب در فضای مجازی و تشکل گروه به اضافه حکم ۴ سال حبس تعلیقی مندرج در پرونده ۱۳۸۹ به ۱۹سال حبس تعزیری محکوم شد.
آرش صادقی برای اولین بار در ۱۸ تیر ماه ۱۳۸۸ در مقابل دانشگاه علامه طباطبایی تهران به همراه تعدادی از دانشجویان معترض به نتایج انتخابات ۱۳۸۸ توسط مأموران وزارت اطلاعات بازداشت شد و پس از ۹۰ روز به قید کفالت آزاد شد.
این فعال حقوق بشر اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ توسط اطلاعات سپاه بازداشت و پس از ۶ ماه حبس اسفند ماه با وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. زمانی که موقتاً از زندان آزاد بود، مأموران برای بازداشت وی به خانه‌اش یورش بردند که همین امر موجب سکته و درنهایت فوت مادر آرش صادقی شد.
آرش صادقی آخرین بار خردادماه ۱۳۹۵ در دادسرای شهید مقدس زندان اوین جهت اجرای حکم بازداشت شد.
وی در آبان ماه ۱۳۹۵ در اعتراض به محکومیت و بازداشت همسرش گلرخ ابراهیمی ایرایی به مدت ۷۰ روز دست به اعتصاب غذا زد.

اقتصاد در قرآن

مهمترين و اصلی ترين منبع در آمد مسلمانان در دوران مدينه، دزديدن اموال غيرمسلمانان بود كه در قرآن به آن غنيمت گفته می شود. مسلمين در دوران محمد و خلفاء راشدين، هيچ كار توليدی اساسی انجام ندادند و تقريبا تمام ثروت مسلمانان محصول دزدی بود.
 اين دزديدن به دو صورت عمده تحقق می يافت يكی كاروان زنی و دوم تجاوز نظامی. غارت شامل تمامی اموال غيرمسلمانان می شد شامل شتر، اموال تجاری، گوسفند، موادغذائی، لوازم زندگی و زنان و كودكان كه بعنوان برده گرفته می شدند. در مواردی كه كل يك قوم را نابود می كردند (مثل بني قريضه) سرزمين و مزارع و خانه هايشان را نيز تصرف می كردند. خلاصه هيچ مالی از دزدی مسلمانان در امان نبود. در اين دزديها به چيزی كه هيچگاه انديشه نمی شد زندگی و حيات غيرمسلمانان بود كه اگر كسی از آنان زنده می ماند، مخصوصا زنان و كودكان، چگونه پس از غارت اموالشان مي توانند به زندگي ادامه دهند.
مبسوط اين غارتها در كتب سيره مثل در سيره ی رسول الله  اثر ابن اسحق يا ابن هشام در تاريخ طبری و مغازی واقدی آمده اند

گمان نمی كنم كه انسان منصف ترديدی داشته باشد كه اينگونه كارها وحشيگری و درنده خوئی صرفند. غنيمتي كه می تواند در يك جنگ دفاعی مورد قبول باشد فقط گرفتن سلاحهای دشمن متجاوز است و بس. نه اينكه كليه‌ی اموال دشمن شكست خورده را غارت كنی كه حتی از ادامه  زندگی بازماند. با توجه به اينكه تقريبا كليه‌ی جنگهای محمد تجاوزكارانه بود كه يا تجاوز را خودش شروع كرده بود مثل بدر و يا در پاسخ به تجاوز قبلی اش بود مثل احد؛ محمد حق نداشت هيچ چيزي از كفار غنيمت بگيرد. اما مدينه از يك قريه‌ی فقير به يك شهر بسيار ثروتمند مملو از احشام و اموال و موادغذائی و كنيز و غلام شد همه از طريق دزدی.

اموال غارتی حلال و پاكند

فكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَيِّبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۶۹ انفال﴾ 
ترجمه: پس از آنچه به غنيمت گرفته ايد بخوريد كه حلال و پاكيزه است و از خدا پروا داريد كه خدا آمرزنده مهربان است (69)

به جای کار تولیدی به غيرمسلمانان حمله كنيد و اموالشان را بدزديد كه هم صواب برده ايد و هم مال حلال و پاك بدست آورده ايد. چه چیز از این بهتر برای اعراب وجود داشت؟

ثروت و فقر خواست خداست

أوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۳۷ روم﴾
ترجمه: آيا ندانسته اند كه [اين] خداست كه روزى را براى هر كس كه بخواهد فراخ يا تنگ میگرداند.

قلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۶ سبا﴾
ترجمه: بگو پروردگار من است كه روزى را براى هر كس كه بخواهد گشاده يا تنگ مى گرداند ليكن بيشتر مردم نمیدانند(36)

أهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ ﴿۳۲ زخرف﴾ 
 ترجمه: آيا آنانند كه رحمت پروردگارت را تقسيم مىكنند ما [خدا] معاش آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كردهايم و برخى از آنان را از [نظر]درجات بالتر از بعضى [ديگر] قرار دادهايم تا بعضى از آنها بعضى [ديگر] را در خدمت گيرند و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان می اندوزند بهتر است (32)

اينگونه آيات اول: مؤيد جبر هستند. به اين بيان كه ثروت و فقر همه به خواست خداست و نقش بشر در نظر گرفته نشده است. دوم مخالف علم تجربی و دانش اقتصاد است و با واقعيتهای عينی سازگار نيست. بديهی است كه رشد اقتصادی به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله منابع موجود در يك كشور، موقعيت جغرافيائی و تاريخی، رشد علمی و تكنولوژيك، سيستم حكومتی، طراحی اقتصادی و تلاش فرد و جامعه. و گرنه بايد بپذيريم كه فقر آفريقا و غنای كشورهای پيشرفته تنها به خواست خداست. در قرآن اين عوامل واقعي در نظر گرفته نشده اند بنابراين اقتصاد بعنوان يك علم اصلا مورد قبول قرآن نيست. درست در نقطه‌ی مقابل، قرآن جانب تفريط را گرفته و همه دارائی انسان را ناشی از تلاش خود انسان می داند:

ليس للنسان الا ما سعي(نجم39) 
ترجمه: برای انسان هيچ چيزی جز تلاش او نيست.

گفته برای انسان چيزي بجز تلاش او نيست. يعنی دارائی انسان را منحصر می كند در نتيجه‌ی تلاشش. واضح است كه اين سخن غلط است چون بخش عظيمی از دارائی انسان ربطی به تلش او ندارد مثل تمام ويژگيهای ژنتيكی، تمام صفات و رفتارها و عقایدی كه از محيط جغرافيائی-تاريخی اش می گيرد و مثل ارث و مثل منابع طبيعی يك كشور و مثل تكنولوژی و علم كه از گذشتگان در اختيار هر نسل قرار می گيرد.

بنابراين هر دو دسته آيات فوق هم متناقض و هم غلطند. اصولا گاهی به افراط رفتن و گاهی به تفريط رفتن و ناتوانی از بيان كامل و جامع يك موضوع، كار انسان ناتوان و نا آگاه است نه كار خدا. محمد از طرفی می خواسته خدا را مالک و فاعل مطلق معرفی كند كه همه چيز و همه كار فقط و فقط به دست و خواست اوست، بنابراين آيات سری اول را مطرح كرده است. اما در زمان و مكان ديگری متوجه شده كه نقش فعاليتهای انساني را نيز نمی توان ناديده گرفت بنابراين جمله ی مطلق "ليس للنسان الا ما سعی" را گفته است