۱۳۹۸ دی ۱, یکشنبه

تن فروشی به خاطر یک لقمه نان؛ گزارشی از وضعیت ناگوار زنان بی خانمان در جنوبی ترین منطقه تهران

خبرگزاری هرانا – زنان بی خانمان ساکن جنوبی‌ترین منطقه تهران در شرایط بسیار ناگواری روز خود را شب می‌کنند. برخی از آنها در چادرهای مسافرتی سکونت دارند و برخی دیگر با یک زیرانداز زیر آفتاب گیرها یا همان آلاچیق‌های آهنی زندگی می‌کنند. اکثر آنها ساکنان اطراف مقبره آیت‌الله خمینی و بهشت زهرا هستند. این گزارشی به وضعیت زنان بی‌خانمان این منطقه پرداخته است. یکی از زنان کارتن‌خواب این منطقه میگوید که “شاید باورتان نشود اما چند وقت پیش بعد از دو روز دل ضعفه و گرسنگی مجبور شدم تن به خواسته جنسی سه مرد بدهم. مردم وقتی می‌فهمند که ما اینجا زندگی می‌کنیم به ما کار نمی‌دهند. اینجا زنان و مردانی هستند که به آخر خط رسیده‌اند”.
به گزارش خبرگزاری هرانا، خبرگزاری رکنا در گزارشی به وضعیت زنان بی‌خانمان در جنوبی‌ترین منطقه تهران پرداخته است.
ثریا، یکی از زنان بی خانمانی است که از سرنوشت و رنجهای تکان دهنده خود و دیگر زنان کارتن خواب این منطقه سخن گفته است. ثریا می‌گوید از کودکی از قبر می‌ترسید اما دیگر همه جاهایی که در سرما و باران جان پناه آنها است، تفاوتی با داخل قبر ندارند.
ثریا می‌گوید : “اینجا اعتیاد و موادمخدر بیداد می‌کند. بیا با هم راه برویم. ببین چقدر معتاد این اطراف هستند و دارند مواد مخدر مصرف می‌کنند. در مقبره آیت‌الله خمینی روزهای خاصی غذا پخش می‌شود. البته همیشگی نیست… شاید باورتان نشود اما چند وقت پیش بعد از دو روز دل ضعفه و گرسنگی مجبور شدم تن به خواسته ۳ مرد بدهم. اصلا شده که دو روز دل‌ضعفه داشته باشی و خودت را فقط با آب سیر کنی؟ هیچ وقت فکر نمی‌کردم برای یک ساندویچ فلافل شب تاریک داخل قبرها تن به خواسته‌های جنسی سه مرد بدهم. اینجا که باشی آدم‌های عجیب و غریب زیاد می‌بینی بعضی مردها در قبرها هم به خواسته‌هایشان می‌رسند. گاهی اوقات بخاطر دلایلی نمی‌گذارند که اینجا بمانیم. خیلی زرنگ باشیم در گوشه و کنار پنهان می‌شویم و شب‌ها به راهروهای کنار توالت‌ها پناه می‌بریم. بعضی که زرنگ نیستند مجبور می‌شوند از پول کارت متروی خود کم کنند و به پارک های شهر پناه ببرند. اما پارک‌ها برای زن‌ها زیاد امن نیست. اینجا یک جورایی مثل محله خودمان شده و همدیگر را می‌شناسیم و اگر مشکلی پیش بیاید، هستند کسانی که به ما کمک کنند. اینجا خانه ما است”.
ثریا دنبال کار است و تاکید می‌کند: “اگر کار ظرفشویی هم پیدا کنم هم می‌روم. اما مردم وقتی می‌فهمند ما اینجا زندگی می‌کنیم به ما کار نمی‌دهند. اینجا زنان و مردانی هستند که به آخر خط رسیده‌اند”.
او در پاسخ به این سوال که چرا خود را به جمعیت زنان معرفی نمی‌کند؟ می گوید: “همین مدد اجتماعی را می گویید؟ اینجا همیشه بسته است. سه سال پیش یک خانمی آمد اینجا گفت عضو شورای شهر است. عطرش آدم را مست می‌کرد. با او حرف زدیم. اما چه اتفاقی افتاد؟ هیچی. ما هنوز اینجا هستیم. جزو آمارها به حساب نمی آییم. خیلی‌ها اینجا شناسنامه ندارند”.
یکی دیگر از زنان که مجبور شده است در این منطقه زندگی کند می‌گوید: “همه دارایی زندگی‌ام را در یک کوله جا داده‌ام. اگر بخواهیم وارد مقبره آیت‌الله خمینی بشویم باید کوله یا ساک هایمان را به امانتداری آنجا بسپاریم. امانتداری هم بیشتر از ۳ ساعت وسایلمان را نگه نمی‌دارد. وقتی خیلی سرد باشد و نتوانیم سرما را تحمل کنیم، سه ساعت وسایلمان را به امانت داری می‌دهیم و داخل حرم می‌رویم. کمی گرم می‌شویم و دوباره برمی‌گردیم. اگر بیشتر از ۳ ساعت در حرم بمانیم، با بدبختی می‌توانیم وسایلمان را پس بگیریم”.
در این گزارش آمده است؛ در بررسی های میدانی مشخص شد مسئولان سازمان‌های حمایتی مانند بهزیستی و … در ساماندهی زنان و مردان بی خانمان و گرسنه مقصران اصلی هستند. آیا سبد معیشتی به بی خانمان‌ها و کارتن خواب‌ها هم می رسد؟
سپیده کرامت بروجنی

اسیدپاشی به یک مادر و دختر در سقز


خبرگزاری هرانا – دیروز شنبه ۲۳ آذرماه، یک مادر و دختر در خیابان سعدی شهرستان سقز واقع در استان کردستان، توسط افراد ناشناس مورد اسیدپاشی قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شدند. گفته می شود این ۲ زن از ناحیه پشت مصدوم شده‌ اند، اما حال عمومی آنها رضایت بخش اعلام شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از موکریان، دیروز ۲۴ آذرماه ۱۳۹۸، یک مادر و دختر در شهرستان سقز مورد اسیدپاشی قرار گرفتند.
بر اساس این گزارش این حادثه شب گذشته در خیابان سعدی سقز توسط دو فرد که سوار بر موتور بوده‌اند، رخ داده است.
به گفته شاهدان محلی، دو پسر که از دوستان این قربانیان اسیدپاشی بودند، با دیدن این صحنه بلافاصله طی تماسی با اورژانس و پلیس این حادثه را گزارش کرده و مصدومان به بیمارستان منتقل شدند.
در این گزارش آمده است که این ۲ زن از ناحیه پشت مصدوم شده‌اند، اما حال عمومی آنها رضایت بخش اعلام شده است.
اسید، یکی از معدود محصولاتی است که بازار خرید و فروش آن در کشور هرگز از رونق نیفتاده است. علاوه بر سهولت دسترسی و تهیه اسید در بازارهای ایران، نبود قوانین پیشگیرانه کافی نیز بر تداوم جرمی تحت عنوان “اسیدپاشی” موید شده است.
هرچند در سال ۱۳۳۷قانونی با موضوع مجازات بزه اسیدپاشی تصویب شده است و علاوه بر آن از عمومات قانون مجازات اسلامی هم می توان در جرم انگاری این عمل غیر انسانی بهره گرفت، اما شواهد و قراین حکایت از ناکارآمدی قوانین موجود در پیشگیری از آن دارد.
گفتنی است که در تاریخ ۱۳ آبان ۹۸، قانون تشدید مجازات اسیدپاشی جهت اجرا به وزارت دادگستری ابلاغ شد. این طرح، چندین بار در تردد میان مجلس و شورای نگهبان بود تا نهایتا تبدیل به قانون شد.
سپیده کرامت بروجنی


بازداشت یک شهروند به دلیل تصویربرداری و انتشار ویدئوی عامل «امر به معروف»

خبرگزاری هرانا – یک شهروند زن در تهران به دلیل ضبط ویدیو از یک فرد که به بهانه “امر به معروف و نهی از منکر” برای وی ایجاد مزاحمت کرده بود، توسط ماموران امنیتی بازداشت و ویدئویی منتسب به وی پخش شده است که او را در حال بازداشت و اعتراف نشان می‌دهد. کارشناسان بسیاری همواره مسئله امر به معروف را دخالت در حوزه شخصی زندگی افراد و متضمن رواج بی قانونی و خشونت دانسته و نسبت به آن هشدار داده اند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تسنیم، یک شهروند زن در تهران توسط ماموران امنیتی بازداشت شد.
دلیل بازداشت این شهروند در این گزارش ضبط ویدیو از یک “آمر به معروف” و ارسال آن برای رسانه‌ها، عنوان شده است.
گفته می‌شود این شهروند اقدام به تصویربرداری از یک فرد که به بهانه “امر به معروف و نهی از منکر” برای وی ایجاد مزاحمت کرده بود، کرده است.
در این گزارش به هویت این شهروند و محل نگهداری وی اشاره‌ای نشده است با این حال ویدئویی از لحظه بازداشت و “اعترافات اجباری” او پخش شده است.
لازم به یادآوری است کنشگران اجتماعی دخالت بی ضابطه شهروندان در امور و احوالات شخصی یکدیگر را تحت نام امر به معروف یک معضل دانسته و آن را موجب گسترش خشونت و ناامنی در جامعه می خوانند. پیشتر هم گزارشاتی از درگیری خشن شهروندان تحت عنوان مسئله امر به معروف منتشر شده بود.
سپیده کرامت بروجنی

قتل با «دلایل ناموسی» یکی از علل اصلی قتل در ایران/ دختر روستایی به تحریک عمو و توسط برادرش به قتل رسید

خبرگزاری هرانا – شایع‌ ترین قتل‌ها در ایران به مسائل جنسی و ناموسی مربوط است؛ حدود ۲۰ درصد از کل قتل‌ها و ۵۰ درصد از قتل‌های خانوادگی با دلایل ناموسی صورت میگیرد. یافته‌های پژوهش جامعه‌شناسان هم نشان می‌دهد در میان قاتلان، وابستگی به قبیله، پایگاه اجتماعی، خرده‌فرهنگ خشونت، نگرش به زن و حمایت شیوخ از این قتل‌ها، از جمله دلایل گرفتن جان یک انسان است. هفته گذشته دختری در روستای آباده به تحریک عمو و توسط برادرش با دلایل ناموسی به قتل رسید. گزارش پیش رو روایت اهالی این روستا در بخش لوداب کهگیلویه ‌و ‌بویراحمد از این حادثه است. روایت‌ها هر چقدر هم که متفاوت باشد، حالا این دختر یکی از قربانیان قتل‌های ناموسی است و خودکشی از سر وجدان عمویش هم گرهی را باز نمی‌کند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از روزنامه شرق، اهالی روستا می‌گویند «ز» هزار و یک برنامه برای آینده خود داشت و به مزاحمت‌های پسر همسایه بی‌توجه بود. می‌گویند برادر و عمویش اما نگران «آبرو»ی خانواده بودند و آن روز پس از آنکه جوان هم‌روستایی خود را یک دل سیر کتک زدند، سراغ «ز» رفتند.
عمو از اهمیت غیرت و آبرو می‌گفت و برادرزاده جوان هم عصبی‌تر می‌شد؛ به خانه که رسیدند برادر سر خواهر را پشت سر هم به دیوار می‌کوبید و عمو نگاه می‌کرد تا جایی که «ز» دیگر نفس نمی‌کشید. حالا برادر نعش خواهر را به دوش می‌کشد و عازم شهر و بیمارستان می‌شود اما دیگر کار از کار گذشته است.
این روایت اهالی روستای آباده در بخش لوداب کهگیلویه ‌و ‌بویراحمد از حادثه هفته پیش این روستاست. روایت‌ها هر چقدر هم که متفاوت باشد، حالا «ز» یکی از حدود پنج هزار قربانی سالانه قتل‌های ناموسی در دنیاست و خودکشی از سر وجدان عمویش هم گرهی را باز نمی‌کند.
مرگ هولناک این دو انسان در یک هفته گذشته ذهن اهالی روستای آباده در کهگیلویه ‌و ‌بویراحمد را رها نمی‌کند و ماجرا به اخبار استانی هم کشیده شده است.
روزگار «ز» را پیش از این زنان زیادی در استان‌های مختلف ایران زیسته‌اند و اگرچه شدت این آمار در سال‌های مختلف کم و زیاد شده اما کلیت آن قابل انکار نیست.
«خانه پدری» ایرانیان
زندگی و مرگ «ز» شباهت نزدیکی به یکی از ساخته‌های پرحاشیه دهه گذشته سینمای ایران هم دارد؛ «خانه پدری» کارگردان صاحب‌سبک سینما، کیانوش عیاری، اما روزگار خوش ندید و اولین بار در سال ۹۳ از پرده نقره‌ای پایین کشیده شد و اگرچه پس از تغییراتی امسال به سینماها بازگشت اما بازهم در روزهای ابتدایی اکران با حکم توقیف روبه‌رو شد.
منتقدان داستان فیلم را سیاه‌نمایی می‌دیدند اما گروهی از فعالان اجتماعی و جامعه‌شناسان از واقعیتی ‌انکارناپذیر می‌گفتند که برای چاره‌جویی باید به رسمیت شناخته شود. اما در این بین هیچ‌گاه آماری رسمی از میزان قتل‌های ناموسی در ایران منتشر نشده هرچند برخی پژوهش‌های دانشگاهی و گفته‌های رسمی گمانه‌هایی را در‌این‌باره مطرح کرده است.
برآورد صندوق جمعیت سازمان ملل، مرگ سالانه پنج ‌هزار نفر در دنیا بر اثر قتل ناموسی است و بر اساس برخی بررسی‌ها، در ایران هم شایع‌ترین قتل‌ها به مسائل جنسی و ناموسی مربوط است؛ حدود ۲۰ درصد از کل قتل‌ها و ۵۰ درصد از قتل‌های خانوادگی.
علاوه‌براین و بر اساس گزارش پلیس ایران، فقط در سال ۱۳۸۸ و در شهر اهواز، ۱۵ زن قربانی قتل ناموسی شدند که معادل ۲۴.۵ درصد از کل قتل‌های سال ۸۸ شهر اهواز است که البته این آمار نسبت به سال ۸۴ که میزان قتل‌های ناموسی در اهواز ۳۵ درصد بوده، کاهش داشته است.
مقالات دانشگاهی و پایان‌نامه‌هایی که به بررسی این موضوع پرداختند، هم از آمار بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد قتل ناموسی سالانه خبر می‌دهند که در استان‌هایی با بافت فرهنگی قبیله و عشیره‌ای بالاتر از دیگر نقاط کشور است؛ خوزستان، کردستان، ایلام و سیستان‌ و ‌بلوچستان در رده‌های بالای رتبه‌بندی قتل‌های ناموسی قرار دارند. در کنار این آمارها هم تاکنون چندین بار مقامات قضایی و انتظامی ایران، ناموس و آبرو را یکی از علت‌های اصلی قتل در ایران دانسته‌اند.
پیش از این «مهدی معصوم‌بیگی»، جانشین پلیس پیشگیری نیروی انتظامی و رئیس کمیته امنیتی و انتظامی معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه، در این‌باره گفته بود: «انگیزه قتل‌ها در هفت بخش قابل دسته‌بندی است: خیانت زوجین، اختلافات مالی – ملکی، قتل ناموسی، نزاع و درگیری خیابانی و لحظه‌ای، سرقت و قتل ناشی از مصرف مواد صنعتی و جنون‌آمیز و قومی – قبیله‌ای». البته مشابه این اظهارنظر در سال‌های گذشته هم تکرار شده و مقامات زیادی مسائل ناموسی را یکی از انگیزه‌های پرتکرار قتل در ایران دانسته‌اند.
چرا به خاطر ناموس انسان می‌کشند؟
اگرچه قتل‌های ناموسی چندان به پژوهش‌های دانشگاهی ایران راه پیدا نکرده و موضوع تحقیق و پایان‌نامه نبوده اما در معدود پژوهش‌های انجام‌شده در این زمینه، ریشه‌های این انسان‌کشی بررسی شده است. در این‌باره «غلامحسین کرمی» و همکاران در مقاله‌ای به «تبیین جامعه‌شناختی پدیده قتل‌های ناموسی در استان خوزستان در سال‌های ۱۳۹۰ الی ۱۳۹۴» پرداخته‌اند و ریشه‌های ۱۴۰ قتل ناموسی رخ‌داده در این بازه زمانی را بررسی کرده‌ند.
آنها در این پژوهش سراغ «۱۴۰ نفر از قاتلان و همچنین ۱۴۰ نفر از شیوخ قبایل و طوایفی که قاتلان از اعضای آن طوایف بوده‌اند، یا این پدیده در آنجا اتفاق افتاده است»، رفته‌اند و از آنها درباره دلیل قتل پرسیده‌اند.
یافته‌های پژوهش این جامعه‌شناسان هم نشان می‌دهد در میان قاتلان، وابستگی به قبیله، پایگاه اجتماعی، خرده‌فرهنگ خشونت، نگرش به زن و حمایت شیوخ از این قتل‌ها، دلایل گرفتن جان یک انسان است.
ریشه‌های نگاه مثبت بخشی از جامعه به قتل ناموسی
موضوع دیگر مرتبط با قتل‌های ناموسی در برخی مناطق ایران، حمایت افکار عمومی آن منطقه از قاتل است و در برخی موارد فرد قاتل حتی قهرمان خوانده می‌شود. البته چنین نگاهی به قاتل می‌تواند از هر فرد پرورش‌یافته در این مناطق یک قاتل بالقوه بسازد که این موضوع هم در سال‌های گذشته در یک پایان‌نامه دانشگاهی بررسی شده است.
برای مثال و بر اساس پژوهش «محمداسماعیل ریاحی»، دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران، حدود ۲۰ درصد مردم مریوان در استان کردستان نگرشی مثبت نسبت به قتل ناموسی دارند.
نتایج پژوهش ریاحی و همکارانش با عنوان «بررسی جامعه‌شناختی نگرش به قتل‌های ناموسی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در شهر مریوان» می‌گوید: «یک‌پنجم از پاسخ‌گویان، نگرشی مثبت به قتل‌های ناموسی داشته‌اند (۲۷.۶ درصد مردان و ۵.۳ درصد زنان)، در حالی‌که نگرش ۲/۳۸ درصد (۲۸.۱ درصد مردان و ۵۵.۶ درصد زنان) منفی بوده است».
اما چه چیزی باعث می‌شود افرادی نسبت به قتل یک زن از سوی اعضای خانواده یا فامیل نگرش مثبت داشته باشند؟
نتایج این پژوهش دانشگاهی می‌گوید متغیر یادگیری اجتماعی، قوی‌ترین و مهم‌ترین پیش‌بینی‌کننده مستقیم نگرش مثبت به قتل ناموسی است: «از میان عوامل ساختاری، متغیرهای احساس نابرابری جنسیتی، پذیرش باورهای مردسالارانه و پایبندی به باورهای سنتی، به‌ترتیب مهم‌ترین متغیرهای پیش‌بینی‌کننده نگرش مثبت به قتل ناموسی است».
بر نتیجه‌محوری این پژوهش یعنی یادگیری اجتماعی و تأثیرپذیری نوجوانان از قاتلان قتل‌های خانوادگی، در چند بررسی دیگر نیز تأکید شده است و جامعه‌شناسان زیادی درباره آن هم هشدار داده‌اند.
ضرورت تقویت جامعه مدنی برای مقابله با قتل‌های ناموسی
نیره توکلی . جامعه‌شناس
قتل‌های فجیع ناموسی در حالی در کشور رخ می‌دهد که بدنه عمومی جامعه ما در مقایسه با کشورهای همسایه پتانسیل مدنی بالایی دارد اما باید این پتانسیل تقویت شود. باید به سازمان‌های مردم‌نهاد اجازه فعالیت داد. می‌دانیم که با وجود مشکلات و موانع رسمی، بدنه شهری پتانسیل خوبی در جهت تقویت انجمن‌های مردم‌نهاد در حوزه زنان دارد اما در شهرستان‌های کوچک و روستاها فعلا امکان فعالیتی وجود ندارد یا تأثیر چندانی از کارهای این انجمن‌ها نمی‌پذیرد. اگر مواد قانونی مناسب برای فعالیت سازمان‌های مردم‌نهاد ایجاد و تقویت شود، دامنه این فعالیت به دورافتاده‌ترین مناطق هم می‌رسد.
در بحث قتل‌های ناموسی شاهدیم که با مجرم به عنوان جرمی خصوصی برخورد می‌شود اما این جرم باید از حالت خصوصی خارج شود و دامنه وجدان عمومی را بگیرد به گونه‌ای که دادستان بتواند اعلام جرم کند. در حال حاضر شرایط قانونی در حمایت از اقشار و اعضای کم‌برخوردار جامعه و خانواده نیست.
بیایید یک بار دیگر این پرسش را مطرح کنیم که چه می‌شود یک فرد نزدیک‌ترین عضو خانواده خود را می‌کشد؟ این پرسش مهم همچنان جای تأمل دارد. در مناطق محروم و استان‌هایی با بافت قبیله‌ای، معمولا برادران زیر سن قانونی را تحریک به انجام این خشونت‌ها می‌کنند اما عامل اصلی چنین جرم و خشونت‌هایی در واقع فرد تحریک‌کننده است که به سمت افراد نوجوان می‌روند. نوجوانان هم در سنین تحریک‌پذیری هستند و هم فشار اجتماعی بیشتری روی آنهاست و هم اینکه تفکر فرد تحریک‌کننده این است که به دلیل سن ممکن است فرد نوجوان مجازات نشود.
این بزرگ‌ترین ظلم در حق یک نوجوان است و متأسفانه هنور وجدان عمومی آن‌قدر قوی نشده است که زندگی یک نوجوان به این صورت نابود نشود. وقتی فردی در سن نوجوانی مرتکب چنین جرمی شود تا پایان عمر این ماجرا و عواقبش او را رها نمی‌کند. در همین مورد اخیر قربانی دو بار آزاردیده؛ یک بار در خیابان و یک بار هم در خانه و برادر هم به نوعی قربانی است.
چگونه می‌شود مانع از چنین حوادث وحشتناکی شد؟ پاسخ به این پرسش باید در دو سطح نهادهای مدنی و قانونی باشد. در مرحله اول نهادهای رسمی وظیفه دارند با قانون و آموزش جلوی این حوادث را بگیرند اما الان می‌بینیم که رسانه ملی نه تنها کمکی نمی‌کند بلکه افراد فعال در زمینه مدنی را زنانی نفرت‌انگیز نشان می‌دهند.
در رسانه و سریال‌ها این زنان منفی جلوه داده می‌شوند. علاوه‌براین آسیب‌هایی که در اجتماع وجود دارد در جاهای سنتی‌تر و جاهایی که نظارت عرف وجود ندارد، بیشتر است. در جوامع شهری عرف ممکن است جلوی این اتفاقات را بگیرد اما در جوامع روستایی و جاهای بسته و دورافتاده هم عرف مدنی وجود ندارد و هم نظارتی که بتواند قربانیان خشونت را حمایت کند که اگر نهادهای مدنی و انجمن‌های مردمی فعال در حوزه زنان و جامعه بتوانند فعالیت کنند، حتما تأثیرگذار خواهد بود.
در شرایط کنونی اما نه تنها نهادهای مدنی در داخل تقویت نمی‌شوند و صدای رسمی و مداوم ندارند که مانع فعالیت آنها هم می‌شوند. در این بین فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی پتانسیل اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی دارند اما می‌بینیم که این فضا چنان عرصه تاخت و تاز تبلیغات مسموم شده و به قدری این تبلیغات و اخباری که از طریق این فضا منتشر می‌شود ضدونقیض و دروغ است که فضای دوگانه‌ای ایجاد شده؛ آن طرف تبلیغات محض است که ملت آماده فروپاشی جامعه شود و از این طرف چون تشکل‌های مدنی تقویت نمی‌شوند، نمی‌توانند مقاومت کنند.
در این شرایط دوگانه و بمباران تبلیغاتی از دو طرف و در حالی‌ که نهادهای قابل‌اعتماد عمومی داخل کشور وجود ندارد، نه‌تنها فرهنگ‌سازی از طریق شبکه‌های اجتماعی رخ نمی‌دهد که حتی فضای مسمومی هم ایجاد می‌شود.
sepideh keramat boroujeni



۱۳۹۸ آذر ۱۸, دوشنبه

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات چهار فعال حقوق زنان برگزار شد


خبرگزاری هرانا – جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ناهید شقاقی، اکرم نصیریان، مریم محمدی و اسرین درکاله، چهار فعال حقوق زنان دیروز چهارشنبه ۱۳ آذرماه با حضور متهمان این پرونده و وکلای آنان در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ناهید شقاقی، اکرم نصیریان، مریم محمدی و اسرین درکاله، چهار فعال حقوق زنان دیروز چهارشنبه ۱۳ آذرماه ۱۳۹۸ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شد.
مریم محمدی یکی از متهمان این پرونده با انتشار یادداشتی در این خصوص گفت: “در این جلسه دادگاه من (مریم محمدی) به عنوان متهم ردیف اول و اسرین درکاله، ناهید شقاقی و اکرم نصیریان به عنوان متهمان ردیف دوم به ترتیب با اتهامات “۱. تشکیل گروه (مریم محمدی) و عضویت در گروه برای دیگر دوستان در ندای زنان ایران به قصد براندازی ۲. اجتماع و تبانی بر علیه امنیت ملی ۳. تبلیغ علیه نظام ۴. انجام عمل حرام با مصداق بی‌حجابی”.
خانم محمدی در ادامه گفته است: “دادگاه به ریاست قاضی افشار در حضور وکلا برگزار شد. ما اتهامات فوق را قبول نکرده و دفاعیات خود را مطرح کردیم. در آخر وکلای محترم جناب آقای امیر رییسیان و سرکار خانم چراغی به دفاع از ما پرداختند.
جلسه تفهیم اتهام ناهید شقاقی و اکرم نصیریان دو تن از اعضای انجمن ندای زنان ایران در تاریخ ۲۴ شهریورماه ۹۸ در شعبه دوم بازپرسی دادسرای اوین تحت عناوین اتهامی “اجتماع و تبانی به قصد انجام جرم علیه امنیت کشور”، “فعالیت تبلیغی علیه نظام”، “عضویت در گروه ندای زنان ایران با هدف بر هم زدن امنیت کشور”، “تشویق به فساد و فحشا از طریق کشف حجاب و حمایت از این موضوع و جریانات همراه آن و انتشار آن در فضای مجازی” و “تظاهر به عمل حرام در اماکن عمومی” برگزار شده بود.
پرونده مریم محمدی و اسرین درکاله دو تن دیگر از اعضای انجمن ندای زنان ایران نیز نیز از بابت اتهاماتی از جمله “اشاعه فساد و فحشا”، “تشکیل و عضویت در گروه ندای زنان ایران”، “اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی”، “تبلیغ علیه نظام” و “ارتکاب فعل حرام” در شعبه ۲ بازپرسی دادسرای اوین تحت بررسی قرار گرفت.
اکرم نصیریان نیز در تاریخ ۹ اردیبهشت ماه، در خیابانی در تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود. اکرم نصریان که از زمان بازداشت در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین تحت بازجویی قرار داشت و اواخر اردیبهشت ماه به سلول‌های دو نفره این بند منتقل شده و در تاریخ ۵ خردادماه ۹۸، با تودیع قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی و تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شد. ناهید شقاقی صبح روز چهارشنبه ۲۵ اردیبهشت‌ماه ۹۸، توسط نیروهای امنیتی، در منزل شخصی بازداشت شده بود و فردای آن روز به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود. وی عصر روز سه‌شنبه ۱ تیرماه با تودیع قرار و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شده بود.
ناهید شقاقی و اکرم نصیریان در تاریخ ۱۷ شهریورماه در پی احضار به دادسرای اوین مجددا در این شعبه حاضر شده و با افزایش مبلغ وثیقه توسط قاضی نصیری پور مواجه شده بودند.
مریم محمدی در تاریخ ۱۷ تیرماه سال جاری توسط نیروهای امنیتی و در شهر گرمسار استان سمنان بازداشت و به سلول های انفرادی بازداشتگاه اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. این فعال حقوق زنان نهایتا در تاریخ ۱۷ مردادماه و پس از یک ماه تحمل سلول‌های انفرادی به بند زنان زندان اوین منتقل شده بود. خانم محمدی نهایتا در تاریخ  ۲۶ شهریورماه ۹۸ با تودیع قرار وثیقه و تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شد.
مریم محمدی ۵۲ ساله، مادر دو دختر ۱۶ و ۲۲ ساله است. وی پیش از این نیز ما بین سالهای ۶۰ الی ۶۸ و از سن ۱۴ تا ۲۲ سالگی از زندانیان سیاسی بوده است.
اسرین درکاله، متولد ۱۳۶۲ و دارای یک فرزند ۱۸ ساله است. وی در تاریخ ۶ مردادماه توسط نیروهای امنیتی در گرمسار استان سمنان بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. اسرین درکاله نیز با فاصله یک روز از مریم محمدی (دخترخاله‌ی وی) به بند زنان زندان اوین منتقل شده بود. خانم درکاله نهایتا در تاریخ  ۲۶ شهریورماه ۹۸ با تودیع قرار وثیقه و تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شد.
این ۴ شهروند از اعضا و همکاران انجمن ندای زنان ایران هستند که در امور مربوط به زنان فعالیت می‌کنند. انجمن ندای ایران در معرفی خود گفته است “ندای زنان ایران بازتاب تلاشها، رنجها، ناکامیها و موفقیت‌های زنان در جامعه ایران است و می کوشد زنان را برای دست یافتن به یک زندگی بهتر در کوران معضلات و تبعیضات توانمندتر سازد”.
http://rishevabashar.blogspot.com