۱۳۹۶ آذر ۶, دوشنبه

انتخابات پیش رو و نگاهی به پیروان ادیان، اقوام و زنان

بخش مهمی از جمعیت و جامعه ایرانی را اقوام و خرده فرهنگ های قومی، محلی و منطقه ایتشکیل می دهند و گرایش ها، نگرش ها و کنش های آنان در حوزه های مختلف اجتماعی،فرهنگی و سیاسی حائز اهمیت فراوان است. ازجمله این حوزه ها یا مسائل، موضوع انتخاباتاست که به سبب تکرار و فراوانی انتخابات در ایران، رابطه و نوع فعالیت اقوام در برهه هایانتخاباتی موضوعی مهم و قابل مطالعه وبررسی است در این باره می توان به ابعادی همچونمیزان وجهت گیری مشارکت سیاسی اقوام در انتخابات وبه طور مشخص منازعات دسته جمعی در مناطق قومی پرداخت.بنابراین سوال اصلی دراینجا آن است که «میزان مشارکت اقوام در انتخابات چگونه بود و اینموضوع تحت تاثیر چه عوامل ومتغییرهایی بود؟».




مشارکت اقوام در انتخابات مجلس شورای اسلامی و سایر انتخابات بدان دلیل است که اهالی اینمناطق از فضای انتخاباتی به عنوان یک فرصت بی بدیل برای مشارکت سیاسی بهره می جوینددراین زمینه دو توجیه مهم قابل طرح است: نخست آنکه، انتخابات فرصتی برای “بیان هویتی” واعلام حضور اقوام در فضای سیاسی کشوراست و امکان ارائه خود جمعی یا هویت قومی را بهعنوان یک کنش گر سیاسی فراهم می سازد علت اصلی این مطلب را هم باید در فرصتی دانستکه نظام سیاسی برای ابراز هویت ایجاد می کند، بُعد دوم نیز به مسئله مطالبات انباشته اهالیمناطق قومی مربوط می شود، انتخابات شرایطی برای طرح مطالبات و تقاضاهای دسته جمعیاقوام بوجود می آورد و اقوام تصور می کنند امکان بیان و پیگیری تقاضاهای عمومی شان باکمترین هزینه در زمان انتخابات فراهم است به این جهت است که کاندیدای هوشیار نیز باانگشت گذاشتن براین نیازها، مطالبات خود را به عنوان سخنگو و تریبون این مطالبات معرفیکرده و ادعای حل و فصل و پاسخ گویی به آنها را می کنند تا ازاین طریق حداکثر آرا را به سبدرای خود وصندوق های اخذ رای جلب و جذب کنند، درواقع، اقوام احساس می کنند، از طریقاین کاندیداها می توانند هویت متفاوت فرهنگی خود را به رخ کشیده و از سوی دیگر انتظار دارندکه این کاندیداها پیگیر مطالباتشان در مرکز کشور باشند. نکته مهم آنکه نباید تصور کرد که تمامیاین مطاالبات قومی الزاما تجزیه طلبانه و برندازانه است، بلکه عمده و اکثر این درخواست ها درچارچوب و در درون ساختار رسمی موجود قرار می گیرند و غیر ساختارشکنانه هستند

توجه به این نکته مهم است بافت جمعیتی و اجتماعی شهرها ومناطق قوم نشین کشور کماکانماهیت عشیره ای دارد و نقش وابستگی های خانوادگی وعشیره ای کاندیداها در جلب آرا انکارناپذیر است. به عبارتی، نقش سران قبایل، نخبگان قومی، خوانین و سرداران و شخصیت هایمحلی در جهت دهی به آرای عموم بسیار تعیین کننده است و بهمین دلیل کاندیداها نیز می کوشند تاحداکثر استفاده را از وابستگی های قومی و عشیره ای خود کرده و با نزدیکی به مراجع غیررسمی قدرت سیاسی، رای دسته جمعی و گروهی روستاها وعشایر را به سمت خود هدایت کنند. چرا افرادی که دین آنان زرتشت، مسیحی، کلیمی ، یارسانی و … و یا از مذهب سنی هستند نمیتوانند برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شوند؟
لزوم مسلمان و شیعه بودن رئیس جمهور ناشی از حقوق اساسی جمهوری اسلامی و مذهب رسمیکشور است که بر خواست و اراده اکثریت مردم ایران استوار می باشد . توضیح اینکه :
مطابق اصل یکصد و پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی که به تایید اکثریت ارای مردمکشورمان رسیده ؛ « رییس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشندانتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوا، مؤمن ومعتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور. »
لزوم شرایط اعتقادی در اصل فوق به این دلیل است که جمهوری اسلامی ایران نظامی است که برپایه اعتقاد به اصول دین اسلام و مذهب شیعه بنیانگذاری شده است ؛ چنانکه اصل دوازدهم قانوناساسی تصریح دارد : « دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و این اصلالی الابد غیرقابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعمّ از حنفی، شافعی، مالکی، و زیدی دارایاحترام کامل میباشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و درتعلیم و تربیت دینی واحوال شخصیه (ازدواج،طلاق، ارث و وصیّت ) و دعاوی مربوط به آن دردادگاهها رسمیّت دارند و در هر منطقه ای که پیروان هریک از این مذاهب اکثریت داشته باشند،مقررّات محلّی در حدود اختیارات شوراها برطبق آن مذهب خواهد بود،
افزون بر این ، رئیس جمهور در نظام جمهوری اسلامی به عنوان عالی ترین مقام رسمی کشوربعد از مقام رهبری ( اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی ) مدیر سیاسیِ نظامی است که اکثریتآن را شیعیان تشکیل می دهند و مذهب رسمی کشور شیعه اثنی عشری است ( اصل دوازدهمقانون اساسی ) بدین جهت شرط اعتقاد به تشیع به عنوان « مذهب رسمی » کشور مورد توجهقرار گرفته است
هیچیک از هفت رئیس جمهوری ایران سنی نبودهاند یا الحق نبودن یا هیچ کدام ازمذاهب دیگر،چرا ؟
وجه مشترک این داوطلبین که برای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام کردهاند،مذهب شیعه آنهاست.
بر اساس اصل ۱۱۵ قانون اساسی ایران، کاندیداها باید به “مذهب رسمی” کشور یعنی شیعه اثنیعشری معتقد باشد و اصل دوازدهم قانون اساسی تاکید دارد که “این اصل الی الابد غیر قابلتغییر” است.
محدودیت قانونی و شرعی دیگر برای اهل سنت این است که رئیس جمهور منتخب، طبق اصل۱۲۱ قانون اساسی کشور باید با حضور در مجلس شورای اسلامی در جلسه ای که با حضوررئیس قوه قضائیه و اعضای شورای نگهبان تشکیل می شود سوگندنامه ای را در تعهد نسبت بهپاسداری از مذهب رسمی کشور امضا کند.
اعتقاد به مذهب شیعه اثنی عشری و پاسداری از این مذهب برای زرتشتیها، مسیحیها، کلیمیهاو همچنین سنیهای ایران که بعد از شیعیان، به عنوان بزرگترین اقلیت مذهبی کشور به حسابمیآیند، مشکلاتی شرعی و قانونی ایجاد میکند. طوریکه در ۱۲ دوره از انتخابات در چهار دههپس از انقلاب حتی یک سنی به صورت رسمی کاندیداتوری خود را اعلام نکرده است.
در یک جلسه محرمانه ای در وزارت کشور واسه جلوگیری از واکنش تند سپاه ، بسیج و دستگاهقضائی به شکست سخت رئیسی، بیان شده که: بنا بر اطلاعی که از وزارت کشور رژیم رسیدهاست، پیش از اعلان نتایج رسمی، جلسه محرمانه ای در وزارت کشور در حدود ساعت ٣ بامدادروز شنبه ٣٠ اردیبهشت با حضور رحمانی فضلی وزیر کشور، سردار وحید حقانی نماینده خامنهای ، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور و نماینده حسن روحانی، و محسن اسماعیلی ازحقوقدانان شورای نگهبان و نماینده این شورا تشکیل میشود. هدف از تشکیل جلسه، توافق بر سرتغییر آرا بوده است. سرانجام، قرار بر افزودن ٧ میلیون رأی به آرای رئیسی میشود ، با ایناستدلال که تفاوت خیلی زیاد آرا، باعث واکنش شدید سپاه و بسیج و دستگاه قضائی و ….. علیهحکومت روحانی خواهد شد، باید فاصله ای متعادل میان آرای حسن روحانی و سیدابراهیم رئیسیدرنظر گرفته شود.
در واقع این یک انتخابات مهندسی شده بود به چند دلیل
١/ چیدمان شورای نگهبان( بخاطر تأیید صلاحیت شدن این أفراد بود)
٢/ تأیید فردی شناخته شده و بنام در کشتار ملت،کسی که شایسته محاکمه و پاسخگویی به جنابتهای جمعی است، در مقابل فرد دیگه ای که از جرایم کمتری برخوردار بود.
در جامعه ای که بیش از ٣٠٪‏ جمعیت آن را جوانان و دانشجویان تشکیل میدهند، ترس از آینده ای تاریک ، وحشت از إیجاد محرومیت های بیش از پیش، نگرانی از بروز محدودیت های بیشتر و…. میتوانست این انگیزه را برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رأی را بیش تَر کند. درواقع این انتخابات یک نمایشی بود واسه کشورهای دیگه که نشان دهنده تأیید ملت از نظام سرکوبگرجمهوری إسلامی بود که ایرانیها در صحنه آمدن ولی این بار نه بخاطر تأیید نظام جمهوری و نه بخاطر آقای روحانی، بلکه فقط و فقط بخاطر پیشگیری از خطرات ناشئ از انتخابات مجرمی باسابقه بنام ابراهیم رئیسی.
٣/ امکان نقد مسئولین و آزادی بیان موقتی برای جوانان
۴/ آزادی انتخاب نوع پوشش در مجامع عمومی
۵/ حضور مردان و زنان کنار هم در سطح شهرها و خیابان ها بطور مختلط مانعی نداشت
۶/ پلیس ها و گشت ارشاد و نیروهای امنیتی و لباس شخصی ها
٧/ امکان رقص و پایکوبی همراه با شادی جمعی
که همه أینا عواملی بود که در مهندسی شدن انتخابات بکار برده شده بود و در نتیجه فرد موردنظر، یعنی جناب حسن روحانیِ تأیید شده، مثلا با رأی مردم مجددا انتخاب شد.
رئیس جمهوری که با شعار تدبیر و امید آمد که در برابر نظام ولایت فقیه نمیتواند به وعده هایشعمل کند.
خبری از شبکه حقوق بشر کردستان ٢۵ اردیبهشت نوشته بود
معاون رئیس زندان مرکزی ارومیه روز گذشته از طریق بلندگو إعلام کرده است که شرکت درانتخابات برای همه أفراد اجباری است و هرکس در انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر وروستا شرکت نکند به مدت سه بار از ملاقات شرعی، حضوری و پشت کابین محروم خواهد شد.
زنان: با نگاهی کوتاە بە تاریخ مشارکت زنان در انتخابات می فهمیم که حق رأی و مشارکت زنان درانتخابات دستاورد قرن بیستم است.
این مشارکت با مبارزات مداوم زنان از شمال اروپا آغاز شد. آبی بود کە در اروپا و آمریکا ریختەشد و بعدا کشورهای خاورمیانەهام پا روی آن گذاشتند و در پی آن حق رأی زنان در بیشتر اینکشورها هم جا افتاد و بە یکی از حقوق بنیادین زنان تبدیل شد.
در این راستا با نگاهی بە آمار بانک جهانی در سال ۲۰۱۵، میبینیم کە میزان مشارکت زنان درمجلسهای قانونگذاری، ایران در میان ١٩٠ کشور جهان در جایگاە ١٣۴ قرار گرفتە است کەحاکی از مشارکت پایین زنان ایران است.
افزایش حضور و مشارکت در عرصه های اجتماعی- سیاسی، حضور در ساختار قانونگذاری،تصمیمگیری و برعهدەگرفتن مسوولیتهای اجرایی از خواستههای زنان در سراسر جهان بوده است.
با توجە بە اینکە قوانین مربوط بە انتخابات و ثبت نام در این رقابتها برای زنان و مردان یکساننیست و بر اساس قانون زنان نمیتواند در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا بشوند، باید دوموضوع اساسی را در مورد کاندیداتوری زنان مد نظر داشت:
١- فضای انتخابات در رابطە با رقابتهای زنان با مردان، نگاە جنسیتی از سوی مردان باعث میشود رقبای مرد بانگاە جنسیتی زنان را از میدان بدر کنند. مردان در تبلیغات انتخابات با الفاظ رکیک جنسیتی نسبتبە زنان آنان را دچار بحران اجتماعی میکنند و در نتیجە باعث دلسردی آنان میشوند.
٢- اطمینان جامعە بە زنان کاندیدا اکنون بارزترین تعریف جمهوری اسلامی از زنان کە یقینا بر زنان کردستان هم بیتأثیر نیست،خدمت کردن بە همسر و پرورش کودک است. این تعریف از شخصیت زن از سوی جمهوریاسلامی گمانی را بوجود میآورد کە زن نمیتواند در مدیریت یک روستا یا یک شهر هم موفقباشد.بدون شک این گمانەزنی کە حاصل نظام جمهوری اسلامی و متون قانونی آن است بر روندانتخابات هم تأثیرگذار خواهد بود و رأی دهندگان بە کاندیداهای زن رأی نخواهند داد. وقتی ایرانیان پای صندوق های رای می روند تنها خواهند توانست نام مردانه را بربرگه های رای بنویسند.
در تاریخ تقریبا چهار دهه ای جمهوری اسلامی ایران هیچ کاندیدای زن تا به حال اجازه رقابت درانتخابات ریاست جمهوری را نیافته است ولی این وضع قطعا به دلیل تلاش نکردن زناننیست.چون از مقامات بالا تأیید نمیشن شبکه جهانی بی.بی.سی نوشته است: امسال ۱۳۷ زن ثبت نام کردند که نامدارترین شان اعظمطالقانی نماینده سابق مجلس و دختر ۷۲ ساله آیت الله طالقانی است. خانم طالقانی در اغلب انتخابات ریاست جمهوری از سال ۱۹۹۷ به این سو ثبت نام کرده تااعتراض کند به کلمه رجل در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ک از نظر سنتی تنها برایمردان تعبیر می شود.
خانم طالقانی می گوید این کلمه ،دو جنسیت زن و مرد را دربرمی گیرد و او به عنوان یکسیاستمدار باتجربه واجد شرایط رقابت است.
اما شورای نگهبان با این امر مخالف است و امسال نیز مانند گذشته او را رد صلاحیت کرده است.
به نوشته بی.بی.سی زنان ، یک سوم واجدان شرایط رای دادن در انتخابات ایران هستند و رایآنان برای کاندیداها اهمیت دارد و از همین رو درصدد جلب نظر آنان هستند.
حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی که در دور دوم نیز وارد گود رقابت شد عکسی از خودهمراه با دو زن جوان را در کوه بر رسانه های اجتماعی پست کرد که هر دو از نظر قوانینجمهوری اسلامی بدحجاب به شمار می روند. این میتواند اشاره به عدم حساسیت او به قوانینسختگیرانه حجاب باشد.آقای روحانی در ورزشگاه شیرودی تهران مورد استقبال گرم هزاران زن قرار گرفت که بسیاریپوشش بنفش داشتند و خواسته های خود را بر پلاکاردها نوشته بودند.
جهانگیری با گفتن اینکه ‏«زنان نه حرمتشان رعایت شده نه حقوقشان»، تاکید کرد: «زن ها ۴۹درصد از جمعیت اند و باید در نیمی از اقتصاد و مدیریت کشور فعال باشند.
فرقی نمیکند که رای میدهید یا نه، ولی همیشه باید سوْال کنیم و سکوت نکنیم که آیا فقط موقع رأیدادن به من اجازه ورود به استادیوم میدهید؟؟
و )در اینجا شاهد نقض چند مورد از اساسنامه قانون حقوق بشر بودیم
از جمله مواردی ک میشه بهش أشاره کرد نقض مواد یک ، دو، شش، هفت، بیست و یک بندهاییک و دو و سه، هست که علنا در ماده بیست و یک میخوانیم که:ماده 21: (1) هرکس حق دارد که در حکومت کشور خود، خواه بطور مستقیم و خواه به واسطهی نمایندگانی که آزادانه انتخاب شوند، شرکت جوید. (2) هرکس حق دسترسی مساوی به خدماتعمومی را در کشور خود دارد. (3) اساس قدرت حکومت، اراده ی مردم است؛ این اراده باید درانتخابات ادواری و سالمی ابزار شود که باید با حق رای همگانی و مساوی و نیز با رای مخفی یاروشهای رای گیری آزاد نظیر آن، برگزار شود.
امیدوارم روزی برسد که هیچوقت نخواهیم بین بد و بدتر انتخابی داشته باشیم

در دوزخ این حکومت إسلامی
افتاد بساط انتخاب به راه
ملت که گرفتار عذاب خود بود.
ناکرد درآغاز به این صحنه نگاه
تا گشت پدید، کژدمی لاکردار.
کو کشته هزار و بیشتر، کرده تباه
ناگاه چنان و لوله در خلق فتاد
کز ترس به مار غاشیه برد پناه