۱۳۹۶ دی ۱۷, یکشنبه

برخورد دوگانه جمهوری اسلامی با نیازمندان داخلی و خارجی

حدود 700 سال قبل شاعر پرآوازه و شیرین سخن ما چه خوب سرود که” بنی آدم اعضای یکدیگرند”. در این دهکده جهانی به فرمایش سعدی زمانی که روزگار, یکی از اعضای این دهکده را به درد بیاورد دیگر عضوها نمی توانند و نباید بی تفاوت به نظاره بنشینند. این حس انساندوستی همواره باعث شده انسانها چه بصورت انفرادی و چه بعدها در قالب کشورهای مختلف نسبت به دردهای یکدیگر واکنش نشان دهند و به یاری نیازمندان بشتابند و نمونه های واضح آن را در هنگام بروز بلایای طبیعی در سراسر جهان شاهد هستیم. ملت و حکومت ایران نیز همواره در این عرصه فعال بوده اند اما چیزی که در سالهای اخیر نوظهور است بروز نارضایتی عمومی از کمکهای مالی ایران به سایر کشورهای دنیا است؛ تا حدی که در سالهای اخیر مردم به شدت نسبت به ارگانهای خیریه و یا امداد رسان داخلی نظیر هلال احمر و کیمته امداد امام خمینی بدبین شده و هر روز شاهد تولد و رشد خیریه های خصوصی هستیم که بی شک اصلی ترین دلیل رونق گرفتن آنها رویگردان شدن از خیریه های وابسته به حکومت است.




 و این واقعیت غیر از عدم اطمینان مردم به شفافیت مالی نهادهای امداد رسان وابسته به حکومت, به خشم عمومی ناشی از کمک آنها به مردم خارج از مرزهای ایران هم مربوط میشود؛ به طوریکه اگر از مردم بپرسید که علت ترجیحشان به حمایت از خیریه های خصوصی چیست؟ قطعا بسیاری پاسخ میدهند که نمیخواهند کمکهایشان از لبنان و فلسطین و سوریه سر در آورد! آنها میگویند که حکومت از بیت المال آنها و سرمایه های ملی بیش از اندازه و بدون رضایت مردم بذل وبخشش میکند و دیگر اجازه نمیدهند که موسسات خیریه حکومتی نیز از آنان سوء استفاده کنند. نمونه زنده این واکنش را در همین ماههای اخیر و واکنشهای مردم به زلزله زدگان استان کرمانشاه میتوان کاملا عریان دید: هیچ اسمی از کمیته امداد نیست و مردم حتی هلال احمر که همواره پشتیبان روزهای سخت مردم بوده است را نیز کنار گذاشته اند. آنها به خیریه های خصوصی ثبت شده و یا حتی گروههای خودجوش موقت هم اعتماد دارند ولی به نهادهای حکومتی نه! و نمونه جدیدتر آن شعار” نه غزه ,نه لبنان, جانم فدای ایران” است که در تمامی اعتراضات مردمی در روزهای اخیر در سراسر ایران بارها فریاد زده شده است.
ارگانهای زیربط در واکنش به این نارضایتی از هزینه کرد ایران در کشورهای دیگر و البته بیشتر در توجیه کمکهای ایران به لبنان و سوریه, همواره به وظیفه بین المللی کشورها در حمایت از یکدیگر – به وقت نیازمندی سایر کشورها- استناد میکنند که به نظر نمیرسد مردم ایران از این نظر مخالفتی داشته باشند؛ هرگاه ایران هم به مانند سایر کشورها کمکهای انسان دوستانه اش را به مناطق بحران زده ارسال کرده است عموما ندای مخالفتی شنیده نشده است. مشکل مردم با هزینه کردهای بی توجیه ایران در سایر کشورها و عمدتا لبنان و سوریه است که نهادهای وابسته به حکومت به این مورد پاسخ های متفاوتی میدهند. به عنوان مثال سایت “پایگاه اطلاع رسانی حوزه” وابسته به مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی در مقاله ایی تحت عنوان “کمک به سوریه و لبنان, چراها و چگونه ها” مینویسد: “جامعه اسلامی امت واحده است و نمی شود بخشی از جامعه اسلامی، دچار مشکلی باشد و بقیه، احساس راحتی کنند” و اضافه میکند : ” باید نشان دهید که در روز حادثه، به کمک کشورهای دیگر اسلامی میشتابید تا اگر شما یک نیاز سیاسی پیدا کردید یا جبهه ای در مقابل شما شکل گرفت، بتوانید کمک های سیاسی و بین المللی دیگر کشورهای اسلامی را طلب کنید” و در ادامه به عنوان دلیلی دیگر اضافه میکند که ایران باید توطیه دشمنان را در خارج از مرزهای ایران خنثی کند و ایران با کمک مالی به کشورهای همسایه و منطقه در واقع در حال جلب مشارکت و همکاری این کشورها برای جلوگیری از ضربه زدن دشمنان به کشورمان ایران است و با تاکید بر اینکه “اسراییل دشمن قسم خورده ” ماست یاداوری میکند که حمایت ایران از همسایگان اسراییل در واقع کمک به حفظ امنیت ملی ماست.در نقد و رد این دلایل عنوان شده لازم است به نکات زیر توجه شود که اولا کمکهای به اصطلاح انساندوستانه ایران – همانند سایر کشورهایی که در موقعیت اقتصادی مشابه ما هستند- به مواقع نیاز و یا بحران محدود نمی شود. حکومت ایران بارها و بارها چه از طریق وامهای بلاعوض و چه از طریق کمکهای دولتی به دیگر کشورها چراغی را که به ایران روا بوده به مسجد بخشیده است. در این مورد صدها نمونه و مثال میشود ذکر کرد که در تمامی ادوار دولتی ایران به وفور وجود دارد ولی در دولت محمود احمدی نژاد به اوج خود رسیده بود. در این دولت وامهای کم بهره و کمکهای بلاعوض بسیاری به سایر کشورها اعطا شد تا در طرحهای زیر بنایی این کشورها برای ساخت نیروگاههای برق, زیر ساختهای راه و ترابری, بخش بهداشت و درمان و بخش آموزش آن کشورها استفاده شود؛ آنهم در شرایطی که کشورمان با مشکلات بسیاری در این زمینه دست و پنجه نرم میکند و به عنوان مثال هنوز بعد از گذشت 38 سال از عمر انقلاب ایران در شهرهای مختلف مشکلات جدی در حوزه راه و ترابری و حمل و نقل, بهداشت و درمان و همینطور کمبود فضای آموزشی داریم و با کمال تاسف در استانهای مرزی کشور هنوز شاهد مدارسی هستیم که حداقل امکانات آموزشی مورد نیاز را دارا نیستند و حتی هزینه گرمایش دخمه هایی که مردم فقیر این مناطق به آموزش و پرورش جهت تحصیل فرازندان خود داده اند را خود همان مردم باید تامین کنند. اگر بحث بر سر نیازمندی مردم است مگر مردم این مناطق نیازمند نیستند؟ مگر حداقل امکانات مورد نیاز برای آنان تامین شده است؟ آیا رواست کشوری که هنوز در داخل مرزهای خود دخمه های تاریک و سرد بی هیچ تخته و نیمکتی را به عنوان کلاس درس به دانش آموزان خود ارایه میکند به ساخت مدرسه در عراق بپردازد؟ آیا مسولان کشور این حجم ویرانگر بیکاری را نمی بینند که سرمایه ملی ما را خرج احداث کارخانه سیمان در بولیوی میکنند یا مگربخش صیادی کشورمان تجهیز شده است که ایران 2 میلیون دلار وام به کشور گامبیا برای توسعه صنعت صیادی تقدیم میکند؟ مگر در کشورمان فقرایی که به نان شب محتاجند و کودکان خیابان خواب نداریم که کمیته امداد امام خمینی برای دختران دم بخت تاجیکستان و آذربایجان و لبنان با هدف ” مقابله با تهدیدهای خارجی، جلوگیری از فساد اخلاقی ترویج ازدواج “!! جهیزیه تامین میکند؟ تامین جهیزیه آنان انساندوستانه تر است یا سیر کردن شکم کودکان گرسنه خیابانی؟ واقعیت این است که آنقدر فقر و بیکاری و کمبود زیر ساختهای لازم برای داشتن یک زندگی معمولی در ایران بیداد میکند که هیچ توجیهی, هیچ توجیهی برای ارجحیت دادن نیازمندان خارجی بر نیازمندان داخلی نه از حیث عمق نیازمندی و نه از حیث گستردگی نیازمندان پذیرفته شده نیست. از نقطه نظر تاکتیک افزایش امنیت ملی از طریق کشاندن جنگها به خارج از مرزهای ایران هم بسیاری از ریخت و پاشهای حکومت ایران در خارج از مرزها قابل توجیه نیست. از آنجمله کمکهای بلاعوض و وامهای با بهره های ناچیز و یا سرمایه گذاریهای دولتی در کشورهای آفریقایی و نیز آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی را میتوان نام برد؛ حجم این ریخت و پاشها در چنین کشورهایی که نه مرز مشترکی با ما دارند و نه با دشمنان ما و نه حتی دشمنی آشکاری با دشمنان ما , شوکه کننده است. ای کاش متولیان امر به ما هم بگویند که دلیل اعطای وامهای بلاعوض و سرمایه گذاریهای عجیب ایران در کشورهای سریلانکا و اتیوپی و تانزانیا و آلبانی چیست؟ مرز مشترکی داریم و ما بی اطلاعیم و یا اسراییل در این کشورها در حال ساخت پایگاههای نظامی و توطیه چینی بر علیه ماست؟
مورد بعدی در خصوص کمکهایی است که ایران به کشورهای کاملا منفعل و بی نام و نشان در عرصه جهانی میکند. کشور بی نام و نشان کومور و یا کشور 170 هزار نفری سنت وینسنت چه تاثیر خاصی بر مناسبات ما با سایر کشورها میتوانند داشته باشند؟ به فرض جلب حمایت این کشورهای منفعل و خاموش و بی نام و نشان در عرصه سیاست و بازیهای جهانی, میزان تاثیرآنها بر مناسبات جهانی آیا تناسبی با هزینه کرد ایران در این کشورها دارد؟ صرف همین پولها در استان کردستان وایلام و افزایش رفاه مردم این استانها ایرانی قدرتمند تر در جهان میسازد یا جلب احتمالی دوستی کشور جیبوتی؟
مورد دیگری که جا دارد در اینجا به آن اشاره شود وارد شدن سایر سازمانها و نهادهای کشور در امر کمک رسانی خارجی است. نمونه بسیار بحث برنگیز آن هزینه کردهای شهرداری تهران در کشور عراق در چند ساله اخیر است. در سال 96 شهرداری تهران اعلام کرد که 15 میلیارد تومان برای برگزاری مراسم اربعین در کشور عراق هزینه کرده است هر چند که شورای شهر تهران اعلام کرد که این نهاد مصوبه کرده است که شهرداری تهران مبلغ 5 میلیارد تومان به این امر اختصاص دهد و همزمان گزارشهایی مبنی بر هزینه کرد حدود 40 میلیارد تومان منتشر شد. میزان هزینه کرد هر چه که باشد این سوال را در ذهن ما پاسخ نمیدهد که چرا بودجه ایی که مصوب شده است صرف عمران و آبادانی و خرجهای جاری شهر تهران و ساکنان آن شود صرف برگزاری یک مراسم عقیدتی مذهبی برای کل مردم ایران و عراق و حتی کشورهای همسایه نظیر افغانستان و پاکستان میشود؟ وانگهی ساخت و ساز مدارس و یا ایجاد فضای سبز در کشور عراق چه سنخیتی با برگزار مراسم اربعین دارد که شهرداری تهران هر ساله با افتخار تمام, سنگ تمام میگذارد؟
هر چه بیشتر به نوع هزینه کرد ایران در سایر کشورهای جهان می پردازیم بیستر پی میبریم که رویکرد حکومت جمهوری اسلامی ایران در حمایت از محرومان و نیازمندان داخلی و خارجی مشکوک و پر ابهام است و این شائبه را ایجاد میکند که این حکومت توجهی به مردم نداشته و دلیل صرف پولهای کلان در سایر کشورها نیز اساسا نه کمک به نیازمندان آن کشورها که با اهدافی کاملا سیاسی و گاها متناقض و با اتکا به جیب مردم ایران است. در تایید این مطلب یادی میکنیم از کمک 1100میلیارد دلاری ایت الله خامنه ایی به آورگان روهینگیا در مهر ماه امسال که با هدف کمک به مسلمانان روهینگیا و جلب توجه سایر کشورهای دنیا به ظلمی که بر آنان رفته است انجام شد. در حالیکه در جلسه ماه گذشته کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد که رای گیری برای پیش نویس قطعنامه بر علیه دولت میانمار و در محکومیت اقدام این دولت بر علیه مردم روهینگیا انجام میشد ایران نه تنها به این محومیت رای مثبت نداده که اصلا در رای گیری شرکت نکرده است!
آنجا که قرار است از بیت المال مردم ایران پولی به دیگران بخشیده شود هیچ دستی نمیلرزد و با بی شرمی تمام چشم را بر نیازمندان داخلی بسته و نیازمندان خارج از مرزهای ایران را با هزاران بوق و کرنا در چشم مردم مستحق میکنند ولی آنگاه که میشود صرفا با یک حرکت دیپلماتیک بی هزینه اقدامی موثرتر و بزرگتر برای کمک به همان نیازمندان خارجی انجام داد بخاطر همان بازیهای سیاسی منفعت طلبانه سران کشور هیچ اقدامی انجام نمیشود.