۱۳۹۶ اسفند ۱۰, پنجشنبه

روز جهانی صلح و بررسی مفهوم آن در ایران

ظهور و بروز صلح جهانی، مبتنی بر حُسن نیت، مدارا و احترام به حقوق و منافع متقابل دولتها و ملت ها در چهارچوب منشور ملل متحد، قوانین و الزامات حقوقی و بین المللی و حقوق بشری و نیز اجماع نظر دولتها و کشورها در جهت نهادینه کردنِ صلح جهانی و پرهیز از انحصار طلبی ها و افراطی خواهی است. سازمان ملل متحد روز ۲۱ سپتامبر مصادف با ۳۰ شهریور را روز جهانی صلح اعلام کرده‌است.




این تاریخ در پنجاه‌ و هفتمین جلسه مجمع عمومی انتخاب شد. در گذشته و بر اساس قطعنامه ۳۶/۶۷ به تاریخ ۳۰ نوامبر ۱۹۸۱ سومین سه‌شنبه سپتامبر، روز بازگشایی جلسات عادی مجمع عمومی به عنوان روز جهانی صلح انتخاب شده بود.

 مفهوم صلح در دوران معاصر
در ادبیات قدیم پارسی صُلح هم‌معنای لغت آشتی و به معنای مقابل جنگ آمده است، در دوران معاصر مفهوم صلح گسترش یافته و با تفکرهای شرق آسیایی که صلح درونی را معرفی کرده‌اند آمیخته شده‌است در این مفهوم صلح شرایطی آرام، بی‌دغدغه و خالی از تشویش، کشمکش و ستیز است. صلح یک آرمان جهانی تلقی می‌شود، صلح یک مفهوم مطلق نیست و می‌تواند بسته به دیدگاه دینی و فرهنگی تعریف متفاوتی داشته باشد به همین ترتیب از جنبه‌های مختلفی می‌توان صلح را مطالعه کرد. شامل مسائل مربوط به جنگ، خلع سلاح و کنترل تسلیحات نظامی و سایر موضوعات.
صلح به معنی نبود جنگ نیست بلکه فضیلتی است که از نیروی جان مایه می گیرد و همانطور که آزادی به معنای زندانی نبودن نیست صلح هم به معنای نبود جنگ نیست، مفهوم صلح را با آتش‌بس نباید اشتباه گرفت. آتش بس به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن طرفین درگیر در یک مناقشه به صورت یک طرفه یا دو طرفه تحت شرایط خاص از جنگیدن دست می‌کشند. صلح به معنای پایان دادن به مناقشه و قطع جنگ می‌باشد.
رسیدن به صلح در یک جنگ به طور کلی به دو روش میسر است. جنگیدن و وادار کردن طرف مغلوب به پذیرش صلح خود یکی از راههای رسیدن به صلح است که به صلح رومی معروف است. در این وضعیت طرف پیروز و یا مجموعه‌ای از قدرتهای بی‌طرف شرایطی را به عنوان شرایط صلح تنظیم می‌کنند که معمولاً به نفع سمت پیروز است. راه دیگر رسیدن به صلح با کمک مذاکرات سیاسی و یا فعالان صلح است. آرمان جهانی صلح دوستان حفظ صلح در سطح جهان است ولی در واقعیت همیشه جنگها و مناقشات وجود داشته‌اند و به وجود می‌آیند و آنچه صلح دوستان دنیا به دنبالش هستند ترک مناقشات و برقراری صلح در این مناقشات است.
در روزگاری، صحبت از صلح جهانی است که خشونت و جنگ، ترور و تروریسم، فقر و مهاجرت، بی خانمانی و آوارگی، استبداد و خودکامگی بسیاری از دولتها و حکومتها، نقض مکرر و مستمر حقوق بشر و نهادینه شدنِ آن در بسیاری از مناطق جهان، شورش ها و اختلافات مذهبی و قومی، تحریم های بین المللی دارویی، بهداشتی و غذائی علیه بسیاری از کشورها، برخلاف منشور ملل متحد و میثاق های بین المللی و تعهدات بین المللی دولتها – کم رنگ شدنِ روزافزون صلح و عدالت جهانی و بین المللی و اخطارها و هشدارهای سازمان های بین المللی، حقوق بشری و حقوقدانان و کارشناسان بین المللی در این باره ؛ همه و همه بیانگر فاصله و نشانه های نگران کننده بین وضعیت موجود و تاسف بار کشورها و جهان و وضعیتِ مطلوب و عدالت خواه و صلح جوی جهانی است و خود، زنگ خطری بر وضعیت مزبور و لزوم برون رفت از بحران ها و نابهنجاری های سیاسی و حقوقی داخلی و بین المللی کشورها و تلاش نهادین و فراگیر برای حرکت در مسیر ” صلح و عدالت پایدار و جهانی” است، آنگونه که زیبندۀ این روز بعنوان ” روز جهانی صلح ” باشد.ولی بعضی از حکومت ها و دولت ها در جهان هستند که با نقض مکرر حقوق بشر باعث نهادینه شدن خشونت و جنگ در جهان می شوند. یعنی با آمدن یک حکومت چه در سطح جهانی و چه در سطح داخلی به خشونت دامن می زند . تمام سعی بر نهادینه شدن خود دارد . بقای حکومت های مستبد و خودکامه در جنگ و خونریزی هست. و از نبودن صلح و وجود جنگ به سودهای کلانی دست پیدا می کنند .از فروش سلاح های جنگی گرفته تا دخالت های بی پایه و اساس به بهانه های واهی در امور کشورهای دیگر که باعث خونریزی و جنگ و در نتیجه کشته شدن بچه ها و زنان و غیر نظامیان می شود. در واقع حق حیات را از انسان ها به خاطر منافع خودشا ن می گیرندمتاسفانه حکومت جمهوری اسلامی ایران نشان بارز یک حکومت مستبد هست که تمام نفعش در این است که صلحی وجود نداشته باشد. چون منافع این حکومت در نبود صلح اداره می شود جمهوری اسلامی ایران میاد در مسائل داخلی سوریه و عراق و افغانستان و ….دخالت می کند برخلاف منشور ملل متحد و میثاق های بین المللی و یا تعهدات بین المللی که دارد .و این دخالت هاست که باعث کم رنگ شدن صلح و عدالت جهانی و بین المللی می شود.همین چند وقت پیش بود که دولت افغانستان از دولت ایران خواست که در مسائل داخلی کشورشان دخالت نکند .جمهوری اسلامی در راستای توافق هسته ای سعی در نشان دادن چهره ای صلح طلب و حامی ارامش از خود دارند و از هر راهی برای اینکه مخالفشان را ضد صلح به جهانیان نشان دهند استفاده می کند و تمام تلاششان را می کنند تا از خودشان چهره ای زیبا و صلح طلبانه به جهانیان نشان دهند.
هر چند که در این کار هیچ وقت موفق نبوده اند.در مسائل داخلی کشور هم به همین صورت است .
اختلافات مذهبی و قومی که دورن کشوروجود داره مذهبی که بر طبق قانون جمهوری اسلامی ایران شیعه باید باشد و دیگر مذاهب و ادیان به رسمیت شناخته نمی شوند.یعنی حکومت اغاز کننده و ادامه دهنده اختلافات مذهبی در بین مردم است. همین طور با اعدام ها خصوصا در ملا عام به ملت اموزش خشونت و همین طور انتقام می دهند.و یا نا عدالتی هایی که در جامعه هست چه از نظر اقتصادی و چه از نظر حقوق انسانی و طبیعی زنان و کودکان و هزاران بی عدالتی دیگر که در کم رنگ شدن صلح نقش اساسی دارند .
اعلام روز 21 سپتامبر به عنوان روز جهانی صلح و تجلیل و گرامیداشت از آن در بسیاری از نقاط جهان دست‌کم این حقیقت را که بشریت از جنگ و خشونت و توسل به قهر و زور به حیث یگانه راه‌حل قضایا و مشکلات میان انسان‌ها بیزار است، تثبیت کرده است.
گرچه هنوز هم در همه نقطه‌های جهان نشانه‌های آشکاری از کاربرد خشونت و زمینه‌سازی برای جنگ و خونریزی همچنان وجود دارد و حتی بسیاری‌هم فقط از روی ریا و دروغ و مصلحت و تظاهر به صلح‌خواهی و ضدیت با جنگ می‌پردازند و می‌کوشند نیات و مقاصد جنگ‌افروزانه‌ی‌شان را در پرتو شعارهای صلح‌خواهی و ضدیت با جنگ پنهان دارند، ولی حتی همین نکته که جنگ‌افروزان نیز، ناگزیرند برخلاف واقع .خود را هوادار صلح معرفی کنند، نشانه‌ی آن است که صلح به عنوان یک مطلوب و مقصد منطقی و باارزش، جایگاه خودش را در روان انسانی و وجدان بشری تثبیت کرده است. این چیزی است که می‌تواند امید به استقرار صلح و برچیده شدن بساط جنگ را نوید دهد.
ولی برای رسیدن به آن روز و آن مقصد، باید در همین سطح قانع نباشیم بلکه هر کدام ما صلح‌پروری را در دستور کار خود قرار دهیم و با پذیرش این حقیقت که با ایفای همین نقش و انجام این مسوولیت خطیر انسانی، قادر هستیم جهانی آگنده از صلح و صفا و مبرا از جنگ و خشونت را شاهد باشیم و بس . و نقشی از خود به یادگار بگذاریم.
متاسفانه مجبور به اعتراف و اذعان به این واقعیت هستیم که ما محصول جهانی . مملو از جنگ و حق‌کشی و بیداد و ستم هستیم و خیلی طبیعی است اگر از عوارض و اثرات نامطلوب و منفی آن اثررا بپذیریم و زندگی در نظام و سیستمی که بر بنیاد جنگ و حق‌کشی بنا شده ، تمایل به قرار گرفتن در موقعیت حق‌کشان و زورگویان و حاکمان را در ما نهادینه کرده است. هر انسانی در واقع یک تاریخ است و نمی‌تواند انکار کند که در حافظه و وجدان تاریخی خویش حامل تاریخ خشونت بار نیست، هرچند به آن آگاهی کامل نداشته باشد.
صلح‌خواهی واقعی فقط زمانی میسر است که بتوانیم و بخواهیم عوارض تاریخی زیستن در نظام‌های ضدانسانی‌ای که انسان را از خودش و با خودش بیگانه و ناآشنا کرده است، از خود دورکنیم و در کردار و اعمال خود به آن تمایلاتی که نشان از میراث گذشته است، نه بگوییم و صلح‌پروری را پیشه نماییم.دوستان می خوام به این نکته توجه داشته باشید که جنگ و خشونت و استفاده از قهر، ذات انسان نیست.
خصلتی است که تاریخ به انسان بخشیده است، تاریخی که هرگز مطلوب انسان نبوده و انسان محکوم آن بوده است. طبیعی است که این کار ظرف یک روز و دو روز صورت نگرفته است تا در همین مدت از بین برده شود. برای از بین بردن آن لازم است به صورت مداوم و پیگیر کار و مبارزه کرد تا نشان و نمودی از آن بر جای نماند. تاریخ بشر چرخهٔ بدون توقف جنگ ‌و صلح‌است. همواره با صدای مهیب شیپوری، جنگی آغاز شده و با به اهتزاز درآمدن تکه‌پارچه‌ای سفید، صلحی به ارمغان آمده است؛ و در میان این جنگ‌ها و صلح‌ها انسان‌های بسیاری قتل‌عام شده وحتی حیوانات، درختان، گیاهان، زمین، آب و موجودات بسیاری از بین می روند؛ و از آنجا که «جنگ» و «اخلاق» – مانند آب و روغن که با یکدیگر مخلوط نمی‌شوند – هیچگاه با یکدیگر کنار نمی‌آیند، حاصل این جنگ‌ها چیزی نبوده است جز افزایش دزدی، سوءاستفاده از زنان و کودکان، آدم‌ربایی، گرسنگی، قحطی، بیماری، تنهایی و…….
صلح که هنوز رویایی بیش نیست .نه تنها در عمل بلکه در ذهن ها هم صلح مغلوب جنگ ها و زیاده خواهی ها و تعصبات کور شده است. در ظاهر همه به صلح اعتقاد داریم و همه موافق صلح هستیم. ولی در عمل به آن اعتقادی نداریم. اغلب مضامینی مانند دفاع از خانواده و ادای دین به میهن به عنوان دلیل جنگ بیان می شود و به همین دلیل است که در بسیاری از جاها به جای صلح هنوز خشونت و خونریزی وجود دارد . هنوز هم هزینه های سنگینی صرف ترویج عقاید افراطی و دگرستیزانه می شود.هنوز هم انسان های بی شماری وجود دارند که جز خودشون و ایین خود هیچ چیز و هیچ کس را قبول ندارند و بقیه را گمراه می دانند و به همین دلیل دنبال حذف اعقاید و نظرات مخالف خود هستند وبه دنبال این سعی و کوشش حقوق اولیه انسانی را به بهانه صلح از دیگران می گیرند ودر واقع به بهانه صلح .
صلح را تهدید می کنند.هنوز هم فراوانند مبلغانی که به اسم دین به عملیات انتحاری رنگ و بوی مدهبی می دهند و به مجریان عملیات انتحاری وعده بهشت می دهند.متاسفانه حکومت جمهوری اسلامی ایران یکی از حکومت هایی است که بقای خود را در جنگ می بیند و به همین دلیل است که با صلح سرستیز و دشمنی دارد چه از لحاظ برقراری صلح در جهان و چه از لحاظ برقراری صلح در درون کشور و دلایل بی اساسی مانند اختلافات مذهبی و نزادی و ملیتی و قومیتی را علم می کند تا صلح را تهدید کند..
جنگی که قرار هست عدالت را برقرار کند یا برگرداند.در واقع ان هایی که به جنگ مقدس اعتقاد دارند حرفشان این است که ما می جنگیم تا از حقوق بشر دفاع کنیم .
اگر به دقت به صلح جهانی بیاندیشیم و این هدف را به ارزش های شخصی خود مون پیوند بزنیم مسلما ظلم کمتر می شود و جنگ های کمتری در خواهد گرفت.وظیفه هر مدافع حقوق بشر رساندن اگاهی به عزیزان خود و دیگر انسان ها می باشد تا بتوانیم زندگی رضایت بخشی را برای همدیگر فراهم کنیم.البته وجود یک سازمان بین المللی قدرتمند و بی طرف به دور از تاثیر پذیری از قدرت های جهانی عدم اجرای دقیق معاهدات بین المللی و نیز پاسخگو نبودن جاکمان مستبد در بسیاری از کشورهای جهان در قبال جامعه جهانی می تواند کمک بسزایی در برقراری صلح داشته باشد . اما ما مدافعان حقوق بشر باید چه کار کنیم؟
ما فعالین حقوق بشر باید سعی کنیم و این وظیفه تک تک ماست تا ابتدا با تجدبد نظر در افکار و ایده های خود تفکر صلح طلبانه را در وجودمان تقویت کنیم . تفاوت های طبیعی بین انسان ها از قبیل زبان، ملیت، مذهب را بپذیریم. نقاط مشترک را برای زیستن مسالمت آمیز در کنار هم تقویت کنیم و بکوشیم تا عقاید افراطی را در جامعه کاهش یا از بین ببریم که این به نفع همه ماست .